«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ آبان ۱۴, یکشنبه

برای ما ایرانیان به همان اندازه ارزشمند است که تخم های گمشده ی آغا محمد خان قاجار را بیابیم

این بازشناخت* برای ما ایرانیان به همان اندازه ارزشمند است که تخم های گمشده ی آغا محمد خان قاجار را چنانچه مور و ملخ آن را نخورده باشند یا در هنگامه ی درگیری های خونین زیر دست و پا له نشده باشند، بیابیم.

ـ بفرمایید پدر کیری! گمانه زنی شما درست بود؛ این همان پرتور گمشده ی «بانوی سپندینه ی کازان» است که یک سده گم و گور شده بود.

ـ خوب! بجز نمایش آن برای مردم روسیه و جهان، چه چیز سودمندی دربردارد؟

ـ بسیار بسیار؛ از آن میان، شاید بشود از آن آدم دورو که گاهی به چپ می زند و گاهی براست و روشن هم نیست تا چه اندازه در باورهای ترسایی خود استوار است، پول مولی جداگانه برای کلیسا درآورد؛ آزمون خوبی هم برای خود او خواهد بود که به ایستارهای کهن و زنده کردن شان دلبستگی نشان می دهد و هر کتاب سپندینه ای که بدستش بدهند، روی سینه اش می فشارد؛ نمی شود که هم ترسایی ارتدکس باشی، هم مسلمانِ دوستدار قرآن و برای هر دین و آیینی آغوش بگشایی! مگر نگفته اند: عیسا به دین خود، موسا به دین خود؟

پدر کیری بی آنکه پاسخی گویا بدهد با جنباندن سرِ خود، همداستانی اش با آن دو کارگزار مفتخوار دیگر کلیسا را نشان می دهد.

ب. الف. بزرگمهر   ۱۴ آبان ماه ۱۴۰۲ 

* پدرسالار روسیه بازشناخت نمادی گم شده را به آگاهی رساند:
پرتوری که به نام «بانوی ما کازان» شناخته شده و  یکی از پرآوازه ترین و پرارژ و سپاس ترین نمادهای سپندینه در «آیین اُرتُدکس» روسیه است.

«پدرسالار کیریل» نماد «بانوی کازان» که بیش از یک سده گمشده بشمار می آمد را در «کلیسای گِردآور (جامع) کازان» در «میدان سرخ» به نمایش می نهد. این پرتور سپندینه که به شَوَند نخشش در جنگ میان لهستان و مسکو در آغاز سده هفدهم یکی از پرارژ و سپاس ترین  نمادها در «آیین اُرتُدکس روسی» است، بیش از یک سده گمشده بشمار می آمد. پدرسالار هنگام رونمایی آن برای مردم گفت که بازشناخت دوباره ی پرتور سپندینه «باید یک رویداد تاریخی ارزیابی شود

«ما پرتور شگفت آسای بنیادین ꞌمادرخدای کازانꞌ را در برابر خود می بینیم که مردم ما را از چنگ اندازی بیگانه [جنگ میان لهستان و مسکو در سال های ۱۶۰۸ ـ ۱۶۱۵] رهایی بخشید و روشن نبود که این چنگ اندازی چه پیامدهایی داشت. این پرتور برای ما سپندینه است.»

برگردان به پارسی گزیده ای برگرفته از یک گزارش در «آرتی»  ۱۳ آبان ماه ۱۴۰۲ به یاری «گوگل» (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب؛ برجسته نمایی های بوم نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!