«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ مهر ۳, دوشنبه

خوب! آتش به اختیاری که می گفتیم، تازه حالا جان گرفته ...

خوب! آتش به اختیاری که می گفتیم، تازه حالا جان گرفته ... دیگر صحبت کولبر و سوخت بر و اینا نیست و کَاَنَّهُ همه ی این قوم ملعون ایرانی که هر کار می کنیم ولایتمدار نمی شود را شامل می شود. بزنید! بکشید! چشم و چال دشمن را نشانه بگیرید. پاسخ آن به الله با این حقیر! بحمدلله از همه ی وسائل قتاله از تیغ موکت بری و قمه و چاقو گرفته تا تفنگ های گوناگون ساچمه ای و ششلول های ساخت غرب وحشی نیز فت و فراوان بهره مندید و اگر چنانچه کم آوردید، بگویید تا سریعا از کشورهای دمکرات اروپایی و حتا خود «یانکی» ها که برای چندمین بار، یواش یواش به جلد  «سوسن خانوم» رفته و مانند خودمان چشم دیدن دشمن را ندارد، ابتیاع کنیم. می بینید که بحمدلله همه ی بندها و سدها گام بگام از میان برداشته شده و یخ روابط حسنه بلطف نرمش های قهرمانانه ی این حقیر با سرعتی بی نظیر که الاغ پیامبر اکرم، عفیر را هنگام خودکشی جانگدازش پشت سر می گذارد، در حال آب شدن است. یکی از اولین ثمره های آن هم تار و مار شدن پایگاه های کردهای ملعون در ملعون در آنسوی مرز است. خوب! دیگر منتظر چه هستید؟ تا تنور گرم است و خدای نکرده، زبانم لال، «سوسن خانوم» روی دنده ی دیگر نغلطیده، بزنید همه را لت و پار کنید!

از زبان «کیر خر نظامِ خرموش پرور»:  ب. الف. بزرگمهر   سوم شهریور ماه ۱۴۰۲

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!