«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ اردیبهشت ۶, شنبه

دروغ هایی کهنه که رنگ باخته اند!


تصویر پیوست را از یکی از رسانه های ایران درج کرده و در بالایش نوشته است:
«بخشی از مشروبات الکلی کشف شده از بند زندانیان سیاسی در اوین»

از «گوگل پلاس»

آیا راست است؟! خوب! مشروبخواری در این حاکمیت پلید و آلوده به بیشمار گناهان کوچک و بزرگ، گناه بزرگی بشمار می آید؛ گرچه، من نیک می دانم که برخی از آخوندها نیز مشروب می نوشند؛ تنی چند از آن ها را پیش از انقلاب دیده ام که هم تریاک می کشیدند، هم ورق بازی می کردند و هم مشروب کوفت می کردند و در پایان کار در حالی که دهان شان را با آب کُر می شستند، به نماز و نیایش به درگاه الله شان می ایستادند! و مگر نسل کنونی آن ها تافته ای جدابافته است؟! 

خوب! بینگاریم که چنین مشروب هایی نیز در زندان یافته اید! چه کسانی آن ها را به زندانیان رسانده اند؟! شاید مانند آن مردک بیشرم: «کوچک اُف» که دوباره «کوچک زاده» شده، بی شرمانه ادعا کنید که خانواده های شان این ها را فراهم کرده اند! ولی، آیا کسی سخن شما دزدان فرومایه و آبروباخته ی «الله کرم» را باور خواهد نمود؟ می پندارم، نه! بنابراین، حتا همین نمود یا به اصطلاح گواهی که فراهم کرده اید، بیش و پیش از هر چیز دیگر، گوشه ای دیگر از پلشتی رژیم تان را به نمایش می گذارد و بس! بیش از آن چیزی دست تان نخواهد آمد؛ خاطرجمع باشید! سپس به سال های دور و به نخستین روزها و ماه های پیروزی انقلاب بهمن پر می کشم؛ آنگاه که به همین بهانه ها و همگی ساختگی، انجمن های کارگری و چپ را به هم می زدند و هرچه بدست شان می رسید، می دزدیدند یا از میان می بردند و سرانجام، تنها قرص های ضدحاملگی، کاندوم و مشروب الکلی در آنجا می یافتند؛ خانه های به گفته ی آن ها: «فسق و فجور»! نیرنگی ساده و ناجوانمردانه، نقش بسته بر بنیاد ناآگاهی بخش عمده ای از توده های مردم که فریاد وااسلاما سر دهند!

می نویسم:
پلیدترین شیوه ی برخورد رژیم تبهکار ضد ملی؛ درست بسان سال های نخست انقلاب که به هر انجمن یا خانه ی چپ یا کارگری می ریختند، قرص ضد حاملگی و مشروب و چیزهای دلخواه خود را به اصطلاح کشف می کردند و بخش عمده ی کسانی که در این یورش ها شرکت داشتند، «لُمپن»، آفتابه دزدها و نابکاران ششلول بندی بودند که بسیاری از آن ها سپس، مرثیه خوان و نوحه خوان از آب درآمدند.

به «سازمان جوانان و دانشجویان دمکرات» که چندین ماه پیش از پیروزی انقلاب در یکی از شهرها شکل گرفته و نقش مهمی در آگاهی رسانی به دانشجویان و جوانان و کارگران در آنجا داشت، ریخته بودند و همین چیزها را "کشف" کردند! اتاق مرا در بالای همان ساختمان به تاراج بردند و تصویر بسیار زیبای جوانی مادرم را با گیسویی بلند، نشسته بر تخته سنگی از آلبومی که به یغما رفت، درآورده و به عنوان دوست دخترم جا زده بودند؛ انگار دوست دختر داشتن، گناه بزرگی است! آن هم بیشرف هایی که به گونه های گوناگونی از گناهان آلوده اند و هر از گاهی ناچار به «استغفار» از الله و درخواست بخشش می شوند و بازهم گناهان شان را پی می گیرند و بازهم توبه می کنند و روز از نو روزی از نو  ...

و چه کشف بزرگی کرده اند؟! ننگ بر شما و حاکمیت نفرت انگیزتان که هنوز روی تان نمی شود همه ی حقیقت انگلیسی ـ آمریکایی  بودن آن را به مردم بگویید! حکومتی که به هر رو، نفس هایش به شماره افتاده و من روزی را می بینم که توده های مردم تکه پاره تان خواهند کرد! بیشرم ها!
 
ب. الف. بزرگمهر    ششم اردی بهشت ماه ۱۳۹۳



پی نوشت:

کسی یادداشت زیر را در پای آن نوشته است:
«شما عکس شوخی و جدی رو فرقش رو نمی دونید ! کدوم رسانه این عکس رو منتشر کرده و زیرش همون جمله رو زده فارس مهر  ایسنا ایرنا رجا نیوز جهان نیوز بی بی سی رادیو فردا دویچه وله العربیه ؟! کدوم رسانه صدا و سیما؟ آخه چرا دروغ میگی ؟! از یه وبلاگ یه عکسی رو که مربوط به کشفیات یه جریان دیگه است مورد رو بر می داری و میاری اینجا ...؟!»

از «گوگل پلاس»

به وی پاسخ می دهم:
«آقای محترم! من فرض را بر درستی تصویر نهاده ام. دلیل من هم پیشینه ی بسیار بد خود حاکمیت تبهکار ایران است که امیدوارم یادآوری شما در این باره که من از آن سپاسگزارم و خواهش می کنم تا با آگاهی دقیق تر بگویید چرا چنین تصویری نادرست و ساختگی است، نشانه ی پشتیبانی از این حاکمیت دروغگو که تا همین جای کار نیز زخمی شدن و کتک خوردن و سرکوب زندنیان سیاسی ایران را انکار کرده، نباشد.»

پاسخ می دهد:
«من نمیگم این تصویر جعلی است؛ من میگم این مشروبات از زندان اوین کشف نشده و شما به دروغ این عکس رو به این واقعه منتسب کردید ... در ثانی کجای دنیا زندانی سیاسی میتونه از داخل زندان با رسانه ها مصاحبه کرده و بیانیه بده؟ شاید بگید من دروغ میگم و ادعاهای حکومت رو تکرار می کنم؛ باشه فرض رو بر این بزاریم. یک سوال : ده ها هزار صفحه مصاحبه مقاله بیانیه و ...از مصطفی تاجزاده که از داخل زندان منتشر شده و در سایت های کلمه، بی بی سی، جرس، رادیو فردا و ...منتشر شده چگونه و از چه طریقی بازنشر شدند ؟ تاجزاده چگونه به امکاناتی که ما بیرون زندان به آن ها دسترسی نداریم، دسترسی دارد ...و دهها سوال دیگر ؟! شاید بگوئید تاجزاده جاسوس نظام است که آن موقع دیگر درباره همه زندانی های فوق الاشاره در نوشته شما این شبهه مطرح است ...والسلام»

پاسخ می دهم:
من این تصویر را از گوگل پلاس برداشته ام؛ همان ابتدای نوشته ام، روشن گفته ام. اکر خبر نادرست باشد، من آن را برخواهم داشت یا گونه ای دیگر می نویسم. من نیز از دروغ پراکنی خوشم نمی آید. ولی در این مورد، همانگونه که پیش تر نیز نوشتم، حتا اگر خبر نادرست باشد و این کار ناپسندیده و زشتی است که برخی آن را انجام می دهند، بنیاد جستار همچنان درست است؛ رژیم تبهکار جمهوری اسلامی همه گونه نیرنگی بکار برده و می برد تا روی ماجرای کتک زدن و زخمی کردن زندانیان سیاسی سرپوش بگذارد. برای نمونه نگاه کنید به شیوه ی برخورد زننده و توهین آمیز آدم بیشرم و پررویی به نام اصلی «کوچک اُف» یا کوچک زاده با بستگان زندانیان سیاسی! بگذریم از این حقیقت که دروغگویی های پی در پی رژیم جمهوری اسلامی در زمینه های گوناگونی از این رژیم فرومایه، یک چوپان دروغگوی تمام عیار ساخته است!

درباره ی پاچه ورمالیده ای به نام تاجزاده و کسانی چون وی که به دروغ نام «اصلاح طلب» را در آن رژیم یدک می کشند (گرچه درباره ی گروه های دیگر چون «اصولگرای خوش چُس» و آن های دیگر نیز همین ها را می توان گفت!) آگاهی شما کافی نیست، وی و دیگرانی چون وی از امکاناتی به مراتب بهتر از بسیاری از زندانیان سیاسی در زندان های رزیم برخوردارند و موضع گیری آن ها نیز با رژیم، سازشکارانه است؛ آن ها نیز در پی سهم شایسته ی خویش از سفره ی گسترده ی چپاول مردم ایران هستند؛ آن ها را به هیچ روی با زندانیان دیگر نباید سنجید. این کاری ناشایست و نارواست. انگیزه ی واگذاری چنان امکاناتی به نمونه هایی چون تاجزاده در زندان نیز نمایشی جهانی از سوی «رژیم الله کرم» است که نشان بدهد تا چه اندازه به آزادی و حقوق مردم پایبند است که حتا زندانی آن نیز از زندان می تواند بیانیه بدهد و ... این نمایشی حساب شده و از هر دو سو (هم از سوی «اصلاح جلب»* های دروغین پذیرفته شده

امیدوارم پاسخ شما را داده باشم. بجای آن بهتر بود درباره ی درست بودن یا ساختگی بودن خبر جستجو می کردید و با اطمینان صد در صد به من می گفتید که خبر نادرست است و با تصویر همخوانی ندارد.

ب. الف. بزرگمهر    ششم اردی بهشت ماه ۱۳۹۳

* دانسته و آگاهانه آن ها را «اصلاح جَلَب» نامیده ام. این نامگذاری نه تنها درخور نمونه هایی چون تاجزاده است که خاتمی و دیگرانی چون وی در بیرون زندان که سر در آخور حاکمیت تبهکار جمهوری اسلامی دارند و خاک در چشم حقیقت و مردم می پاشند را نیز دربرمی گیرد.

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!