«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ فروردین ۲۸, پنجشنبه

یورش به زندانیان سیاسی بی پناه، نشانه ای روشن از ناتوانی و "فرهنگ" رژیم ولایت


یورش ددمنشانه به بند ۳۵۰ اوین، کتک زدن و زخمی نمودن ده ها زندانی سیاسی

بند ۳۵۰ اوین امروز گواه بی پیشینه ترین برخورد و تندی علیه زندانیان سیاسی بدرازای کم و بیش دو دهه گذشته بود؛ برخوردی که با خونریزی همراه شد.

در پی یورش امروز بامداد به بند ۳۵۰ اوین که از سوی مامورین «اطلاعات سپاه»، «وزارت اطلاعات» و بیش از یکصدنفر از سربازان گارد «سازمان زندان ها» انجام گرفت، زندانیان «بند ۳۵۰» با باتوم و … کتک خورده و بیش از سی تن زخمی شدند. از این میان، دستکم چهار تن از زندانیان سیاسی به دلیل خونریزی و شکستگی به بیمارستان بیرون از زندان جابجا شده اند. سی و دو نفر نیز پس از کتک خوردن به انفرادی جابجا شده اند.

یورش امروز در پی اعتراض و ایستادگی زندانیان در برابر برنامه خشن بازرسی رویداد و بیش از پنج ساعت بدرازا کشید ...

شدت برخورد و خونریزی در بند ۳۵۰ به اندازه ای بود که هنگام جابجایی زندانیان زخمی به انفرادی و بهداری زندان، مینی بوس آنها خونین شد. همچنین محوطه هواخوری این بند نیز به خون زندانیان آغشته شد.

پارگی رگ دست امید بهروزی، شکستگی دنده اسماعیل برزگری، شکستگی سر اکبر امینی، یک مورد حمله قلبی منجر به اعزام به سی سی یو، چندین مورد شکستگی و زخمی شدن انگشتان دست و پا و خونریزی چهره و آثار کبودی پیامد باتوم بر روی بدن شمار بسیاری از زندانیان دیده شده است.

بر پایه ی این گزارش، زندانیانی که به انفرادی جابجا شده اند، پس از جابجایی از تونل سربازان باتوم به دست و ضرب و شتم شدید با دستبند و چشم بند به انفرادی ۲۴۰ و یا مکان دیگری جابجا شده اند؛ از وصعیت تندرستی آن ها هیچگونه آگاهی در دست نیست.

... سرهنگ امانیان مسوول کل حفاظت زندان های تهران و قبادی مسوول حفاظت زندان اوین از نزدیک گواه و فرمانده یوده اند.

عبدالفتاح سلطانی، محمد امین هادوی، سعید متین پور، بهنام ابراهیم زاده، بهزاد عرب گل، هوتن دولتی در میان ۳۲ جابجا شده به انفرادی هستند.

از همه انسان های دلسوز و شرافتمند نیز، در هر جایگاه و با هر مقام و مسوولیتی، انتظار می رود در برابر ریختن خون زندانیان بی پناه خاموش ننشینند و در پاسخ به ندای وجدان خود، از هر کاری برای ایستاندن خشونت ها علیه در بندی های حاکمیت دریغ نورزند.

۲۸ فروردین  ماه ۱۳۹۳

برگرفته از تارنگاشت «کلمه» با پارسی نویسی و ویرایش درخور از سوی اینجانب؛ بخشی از این گزارش را نیز پیراسته ام.  برنام از آنِ من است.    ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!