«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ آبان ۲, سه‌شنبه

آن "فرهنگِ" سزاوار نابودی و این نشانه های شرم آورش

سخنگوی وزارت بهداشت غزه:
شمار جانباختگان بمباران نوار غزه از سوی اسرائیل [همانا عزراییل!] به ۵۷۹۱ تن افزایش یافت که از آن میان ۲۳۶۰ کودک و ۱۲۹۲ زن را دربرمی گیرد. 

«نتانیاهو» [بخوان: نادان یابوی سزاوار دار!] در یک همایش رسانه ای با «امانوئل مکرون» [همانا قارچ روییده بر دمکراسی باخترزمین!] گفت:
«حماس آزمونی برای باخترزمین و فرهنگ است. <...> اگر حماس شکست بخورد، پیروزی برای فرهنگ خواهد بود. <...> این نبرد اروپا است؛ این نبرد امریکاست.این نبرد فرهنگ است، این نبرد برای دل و جان و آینده ی خاورمیانه و سایر جهان است.»

برگرفته از «چوب دو سر گُه»   دوم آبان ماه ۱۴۰۲ (با ویرایش، پارسی و اندک بازنویسی درخور از اینجانب؛ برنام و برجسته نمایی های درون [ ] نیز از آن من است.  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!