«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ مهر ۱۰, دوشنبه

در هر جایی که هستیم به پشتیبانی از این زندانیان دلاور برخیزیم!

در هر جایی که هستیم به پشتیبانی از این زندانیان دلاور که روشن نیست رژیم شوم دزدان اسلام پیشه چه نخشه ای برای آن ها در سر می پروراند، برخیزیم!

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر برای سرنگونی رژیم پوشالی اسلام پیشگان

ب. الف. بزرگمهر  ۱۰ مهر ماه ۱۴۰۲

***

وضعیت بحرانی ۱۲ زندانی سیاسی تبعید شده به زندان قزلحصار

امتناع ۱۲ زندانی سیاسی تبعید شده به زندان قزلحصار از دریافت جیره غذای زندان در اعتراض به شرایط غیرانسانی حاکم در بند

روز چهارشنبه ۲۹ شهریورماه، زندانیان تبعید شده به زندان قزلحصار، پس از هفته‌ها حضور در بند امن این زندان به واحد چهار منتقل شدند. این انتقال در محرومیت از حق تماس و‌ ملاقات آنان صورت گرفت.

واحد چهار مستقر در زندان قزلحصار، فاقد شرایط مشابه سایر بندهای عمومی و متشکل از سلول‌هایی بسیار کوچک و‌ تک‌نفره است.

سعید ماسوری، جعفر ابراهیمی، لقمان امین‌‌پور، افشین بایمانی، سپهر امام‌‌جمعه، زرتشت احمدی‌راغب، محمد شافعی، سامان صیدی (یاسین)، حمزه سواری، احمدرضا حائری، رضا سلمان‌زاده و مسعودرضا ابراهیمی‌نژاد، در شرایطی بحرانی و غیرانسانی به این سلول‌ها منتقل شدند.

به دلیل شرایط موجود سلول‌ها و نظارت شدید امنیتی بر آنان، این زندانیان، عملا از هرگونه ارتباط با محیط پیرامون خود محروم هستند و در شرایطی ایزوله و امنیتی به شکنجه‌گاه‌هایی تک نفره تبعید شدند.

در این بین، عدم دسترسی به امکانات پزشکی و محرومیت از حق دسترسی به مراکز مجهز درمانی، جان آنان را در خطر قرار داده است.

جعفر ابراهیمی، معلم زندانی، علی‌رغم وجود گزارشات متعدد سازمان پزشکی قانونی مبنی بر عدم تحمل حبس، کماکان از آزادی و حق دسترسی به درمان، محروم است و افشین بایمانی، دیگر زندانی تبعید شده به قزلحصار، پس از گذشت ساعت‌ها از وقوع حمله قلبی، تنها به بهداری زندان منتقل شده است.

این شرایط، با تداوم محرومیت از حق ملاقات و حق تماس تلفنی، اسف‌بارتر شده است. طی این مدت، بهره‌مندی از کارت تلفن و برقراری تماس، کاملا بی‌برنامه و بدون یک رویه‌ی ثابت بوده است و قطع تماس‌های تلفنی به عنوان یک اهرم فشار امنیتی مضاعف، علیه این زندانیان اعمال شده است. در واقعیت امر، از آنجا که تبعید این زندانیان به قزلحصار با دستور و فشار نیروهای امنیتی صورت پذیرفته است، عملا سازمان امور زندان‌ها و خاصه مسئولان زندان قزلحصار، هر نوع برقراری حق تماس، اعزام به مراکز درمانی خارج از زندان، حق ملاقات با وکیل و … را در گرو کسب دستور از نهادهای امنیتی می‌دانند و با توسل به این رانه‌ی امنیتی، سلب مسئولیت خود را توجیه می‌کنند.

تمامی این شرایط، موجب شده تا زندانیان، با عدم دریافت جیره غذای زندان، کماکان اعتراض خود را به تبعید و سرکوب مضاعف در زندان قزلحصار اعلام کنند و مطالبه‌ی بازگشت به زندان اوین و متوقف‌سازی رویه‌ی پرونده‌سازی امنیتی در زندان را با صدایی رساتر، اعلام کنند.

برگرفته از «تلگرام»   نهم مهر ماه ۱۴۰۲ (بختی برای ویرایش این گزارش نداشتم.  ب. الف. بزرگمهر)

 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!