«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ مهر ۱۳, پنجشنبه

بچه آرام باش؛ جای نگرانی نیست ...

بچه آرام باش؛ جای نگرانی نیست. این ها برای بازی های رسانه ای و سرگرم کردن مردم و سیاست بازان دیگر کشورهاست۱ که بر بنیاد گرایش های کوته بینانه ی خود به این یا آن آدم دل می بندند. ندیدی من کار را از همانجا پی گرفتم که آن گاومیش و گروهش به پایان رسانده بودند؟۲ من و او با آنکه چشم دیدن یکدیگر را نداریم از دیدگاه سیاسی یک روح در دو کالبد و چهره ای دیگریم؛ درباره ی دیگر سیاست بازانی هم که از هر دو حزب در این یا آن جایگاه گماشته شده و بکار گرفته می شوند نیز همینگونه است؛ زیرا دو حزب سیاسی بزرگ و توانمندمان براستی یک حزب بیش تر نیستند که ناچاریم آن را در دو چهره ی ناهمداستان با یکدیگر روی پهنه ی نمایش نگاه داریم؛ وگرنه، مردم خو گرفته به دمکراسی رگ و ریشه دار آمریکایی، سامانه ی تک حزبی را برنمی تافتند. می بینی که حزب سوم چشمگیری هم در کار نیست که همچشم این دو حزب باشد. برای همین است که هر دو باید نیرومند باشند که هستند تا جریان کار از دست کلان سرمایه دارانی که این بازی را بیش از دو سده پی می گیرند، در نرود. ما دیوانسالاران نیز از آن گاومیش گرفته تا من و هر کس دیگری به پشتوانه ی سرمایه های بزرگ، در سامانه ای بسیار پیچیده و همچنان خوب در هم تنابیده بکار گماشته شده و می شویم. کارکرد آن هم بگونه ای است که با آنکه مزدورِ سرراست هیچکدام از آن کلان سرمایه داران نیستیم و حتا می توانیم بگاه بایسته گوش هر کدام شان که کاری ناشایست از آن های سر زده باشد را بکشیم، مزدور سامانه ی سرمایه داری هستیم. می بینی هم که با همه ی زمینگیر شدن، همچنان از آن سامانه ی ناپویا که می خواست و همچنان می خواهد سوسیالیسم کارگری در جهان برپا کند، پویاتر است و دیکتاتورهایی چون پوتین و استالین۳ نمی توانند از درون آن سربرآورند؛ زیرا همچنان از خودپویی۴ برخوردار است که آن ها نتوانستند آن را آنگونه که باید و شاید، بیافرینند و بکار گیرند. در رده های پایین تر هم از کارشناسان بسیار برجسته ای که برخی از آن ها کمونیسم را بسی بهتر از کمونیست های پیشانی سپید می دانند و آخشیج هایی از آن را در برنامه ریزی های دوربردی و راهبردی مان بکار می گیرند. پیگیری و کاربرد آن برنامه های آمایش شده با همه ی ریز و شپش جایگزین های پیش بینی شده در آن ها که کار را گاه در به انجام رساندن دستور کاری ساده می کاهد، بر دوش ماست که در پهنه ی نمایش به میدان می آییم. بچشم خود می بینی که چنین شیوه ها و ترفندهایی بویژه بسیاری از روزنامه نویس ها و سیاست پردازان جهان را با آنکه دیگر کارشناسانِ برجسته ای چون «برژینسکی» و «تیبورمند» در دست و بال مان نیست، گول می زند؛ افزون بر آنکه همین کارشناسان، سَرتر از پیشانی سپیدهای یکی از دیگری نادان تر آن سوی میدان هستند و فن آوری های نوینی که آن ها را بگونه ای سامانمند بکار می گیریم نیز کمبود چنان کارشناسانی را پُر می کند.

ما خوب می دانیم که روندهای جهانی بسود ما نیست و در یک سراشیبی گرفتار شده ایم که هر روز شیب تندتری بخود می گیرد؛ برای همین، بهترین و شاید تنها راهی که بتوانیم سرمایه داری را سر پا نگه داریم یا باریک تر بگویم، کمر خم شده اش را راست کنیم، راه اندازی جنگ در همه جا و بگاه ناگزیری، جنگ حهانی است که امیدواریم خود کم تر از آن آسیب ببینیم. چنانچه کامیاب شویم، برای همه ی نوه ها و نتیجه های خودمان هم که شاید در آینده درباره ی چون و چرای نابودی چندین میلیارد آدم و سایر جانداران بپرسند، گناه آن را به گردن «هوش ساختگی» و از مهار بیرون رفتن «آدمواره»۵ ها بیفکنیم و در کنار آن از انگاره های داروین سود ببریم که دانشمندان مان از هم اکنون سرگرم ساخت و پرداخت آن ها برای بهنجار (طبیعی) نشان دادن آن، چون نابودی در جا و یکباره ی «دایناسور»های «کرتاسه» اند.

همه ی این ها که برایت گفتم، برای آن بود که برجستگی جنگ و بایستگیِ ناگزیر آن را خوب دریابی و سهم خود از دنباله ی کاری که آغاز کرده ایم را همچنان بخوبی پیش برده، پیشانی های جنگ را تا آنجا که در توان داری، پر کنی. از خدا می خواهم که جوانمرگ نشوی!

ب. الف. بزرگمهر   ۱۳ مهر ماه ۱۴۰۲

پی نوشت:

۱ ـ پرزیدنت جو بایدن از توافق بودجه کوتاه مدت دو حزبی که دولت ایالات متحده را برای ۴۵ روز آینده باز نگه می دارد، استقبال کرده است؛ ولی از اینکه هیچ یک از میلیاردها دلار کمک به کی یف که درخواست کرده بود به لایحه نهایی نرسیده، ناخرسند است. بایدن در بیانیه ای کوتاه، بی درنگ پس از تصویب این مصوبه توسط کنگره، گفت: ما در هیچ شرایطی نمی توانیم اجازه دهیم حمایت آمریکا از اوکراین قطع شود.

بایدن ۲۴ میلیارد دلار اضافی برای اوکراین درخواست کرده بود؛ ولی منتقدان استدلال کردند که واشنگتن اولویت های مهم تری دارد و باید تدابیر قوی تری در برابر سوء استفاده از منابع مالی و منابعی که به کی یف می فرستد، داشته باشد. رهبر ایالات متحده، «جمهوری خواهان افراطی مجلس نمایندگان» را به دلیل ایجاد «بحران ساخته شده» ... سرزنش کرد و افزود: من کاملاً انتظار دارم که رئیس مجلس به تعهد خود نسبت به مردم اوکراین و عبور مطمئن از حمایت لازم برای کمک به اوکراین در این لحظه حساس پایبند باشد.

برگرفته از «آرتی»   نهم مهر ماه ۱۴۰۲ (بختی برای ویرایش کسترده ی این گزیده گزارش نداشتم.  ب. الف. بزرگمهر)

۲ ـ «ما کار را از همانجا پی می گیریم که گاومیش و گروهش به پایان خواهند رساند»  ب. الف. بزرگمهر   ۱۱ آذر ماه ۱۳۹۹

https://www.behzadbozorgmehr.com/2020/12/blog-post.html

۳ ـ دانسته نام این دو را از زبان وی آورده و خود هیچکدام شان را خودکامه نمی دانم؛ گرچه، آماج سخن در اینجا که در گزاره های پس از آن پی گرفته می شود، نشان دادن نارسایی های سوسیالیسمی ناپخته است که یکی از نمودهای آن، برجسته شدن این و آن در چنان چایگاه هایی است که خواه ناخواه به کژدیسگی در ساختار سوسیالیستی می انجامد.

۴ ـ آمیخته واژه ی «خودپویی»، همتراز واژه ی از ریشه لاتین «اتودینامیسم» (Autodynamism) ساخته ی اینجانب در سال ها پیش است.

«خودپویی» سامانه سرمایه داری و  دورپیمایی سرمایه، آنگونه که هنوز اقتصاد «کشورهای مادر سرمایه داری» را پایدار و سرِ پا نگاه داشته در چنین همجوش هایی، بسی کمرنگ و بی رمق شده، «جبر غیر اقتصادی» به اندازه ای بسیار با «جبر اقتصادی» درمی آمیزد ...

این واژه را به معنای پویش درونی و خودکار ساخته ام. واژه ی «خودپویی» را می توان همتراز واژه ی از ریشه لاتین «اتودینامیسم» (Autodynamism) انگاشت و بجای آن بکار برد. (پی نوشت شماره ی هفتم)

برگرفته از یک نوشتار و پی نوشت آن در پیوندِ زیر:

ب. الف. بزرگمهر   ۲۰ بهمن ۱۳۸۹

http://www.behzadbozorgmehr.com/2011/02/blog-post_09.html

۵ ـ «آدمواره» را به مانش همپیوندی های بسیار گوناگونی از آدم و سامانه های نرم ابزاری که در آینده برپایه دانش های گوناگون زیست فن آوری (بیوتکنولوژی) پدید خواهند آمد، بکار برده ام.برگرفته از پی نوشت یادداشت �فناوری روباتیک در سال گذشته� ب. الف. بزرگمهر ۲۹ اسپند ماه ۱۳۸۹ (درج شده به تاریخ یکم فروردین ماه ۱۳۹۰)

https://www.behzadbozorgmehr.com/2011/03/blog-post_1426.html

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!