«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ دی ۱, چهارشنبه

نوبتی هم باشد، این بار نوبت من است

همه ی آن های دیگر به بهانه ی رایزنی این ور و آنور می روند؛ آب و هوایی تازه می کنند و برمی گردند. نوبتی هم باشد، این بار نوبت من است.

از زبانِ «جیک جیک تو لیوان»:  ب. الف. بزرگمهر   یکم دی ماه ۱۴۰۰

به گفته ی «کاخ سپید» [بخوان: کاخ روسیاه!]، «جیک سالیوان»، رایزنِ «امنیت ملی نمایندگان ششلول بندهای یانکی» در آن کاخ، این هفته سپری به «عزراییل» خواهد داشت تا با «نفتالین بند تنبان» درباره ی ایران و شماری از چالش های دیگر رایزنی کند.

بنیاد داده ها برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» به تاریخ ۳۰ آذر ماه ۱۴۰۰ با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب است.  ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!