«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ دی ۱۰, جمعه

سخنان این روس شایان درنگ است

«جو بایدن رئیس جمهور کنونی آمریکا باید تصمیم خود دونالد ترامپ مبنی بر خروج آمریکا از توافق هسته ای با ایران را محکوم می کرد و قول می داد که این اتفاق دیگر تکرار نخواهد شد. در غیر این صورت تهران برنامه هسته ای خود را در میان غیرقابل پیش بینی بودن واشنگتن متوقف نخواهد کرد. حالا اول از همه، آمریکایی‌ها باید هم ایران و هم بقیه جهان را متقاعد کنند که می‌توان با آنها مذاکره کرد، بالاخره این باور به‌ طور جدی تضعیف شده است. هیچ ارزیابی از اقدامات ترامپ توسط دولت فعلی انجام نشده است. آمریکایی‌ها در هیچ کجا نگفته‌ اند که آمریکای ترامپ تعهدات و قوانین بین‌المللی خود را زیر پا گذاشته است و چنین اقداماتی در رابطه با موضوع برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) درباره برنامه هسته‌ای ایران مستحق محکومیت است. اگر در واشنگتن گفته می شد که این اقدام هرگز تکرار نخواهد شد، به نظر من این یک موضع صادقانه از سوی ایالات متحده می بود. من معتقدم رئیس جمهور کنونی آمریکا باید چنین ارزیابی کند و آمادگی قاطعانه آمریکا برای عدم انجام آن را نشان دهد. در غیر این صورت، ایالات متحده همچنان یک شریک غیرقابل اعتماد خواهد بود که مذاکره با او بسیار خطرناک است ...»*

با آنکه چنین پیمانی را بارها بدتر از پیمان های ننگین «گلستان» و «ترکمنچای» و ننگی بزرگ برای ایران و ایرانی می دانم و روز و روزگار سخت دشوار و خردکننده ی کنونی توده های مردم میهن مان از پیامدها و گواهی بر آن است، چنانچه بر این همه چشم فرو بندیم و از گوشه چشمی تنگ تر، تنها خود این گفتگوهای همچنان پنهان و سر در تو را بنیادِ داوری بگیریم، سخنان این روس بگونه ای چشمگیر شایان درنگ است. خرموش های زنهارخوار اسلام پیشه ی ننگِ ایران، حتا در این زمینه نیز کم ترین دستاوردی نداشته اند.

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!

ب. الف. بزرگمهر   دهم دی ماه ۱۴۰۰

* از گفته های «کنستانتین کاساچُف»، دستیار مهتر «شورای فدراسیون روسیه» در گفتگویی رسانه ای، برگرفته از «اسپوتنیک»    هفتم دی ماه ۱۴۰۰ (بختی برای ویرایش این گزیده گزارش نداشتم.  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!