«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ آذر ۲۳, سه‌شنبه

ما دست هایی که روی گوهر عشقی بلند شده را خواهیم شکست

کدامین دست پلیدی روی گوهر عشقی، مادر کارگر به خون خفته ستار بهشتی بلند شده است؟

گوهر عشقی چیزی برای جلب توجه گرسنگان مستاصل از تامین معیشت موتور سوار و پیاده نداشت که از سوی آنان مورد تهاجم قرار گیرد.

گوهر، نه گوشی میلیونی داشت و نه طلا و جواهری که نظر این دسته از ما مردم ایران را از سر استیصال و درماندگی برای گذران زندگی جهت تعرض و تصاحب چیزی جلب کند.

اینکه مرکب موتور سواری پیاده می شود و گوهر عشقی را بی آنکه چيزی برای تصاحب و دزدی داشته باشد، مورد حمله قرار میدهد، نشان از کینه از پیش و حمله ای سازمانیافته دارد.

آدرس این حمله سازمانیافته را همه ما کارگران و مردم ایران می‌دانیم و رو به آن در حال تنظیم کیفر خواست دادخواهی مان هستیم.

اینان باید بدانند که هر انسان شریفی از دیدن چهره خون بسته مادر ستار، خون گریه می کند.

ما دست هایی را که روی گوهر عشقی، مادر کارگر جانباخته در زیر شکنجه دژخیمان بلند شده است، خواهیم شکست.

جعفر عظیم زاده

برگرفته از «تلگرام»  ۲۱ آذر ماه ۱۴۰۰

برنام را از بوم برگزیده ام.  ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!