«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ خرداد ۱۴, جمعه

برو بگو یه مژدگانی هم به من بِدَن ...

تو که اینجا خَرِت می ره، برو بگو یه مژدگانی* هم به من بِدَن. من هنوز هم از این ها** چیزی کم ندارم.

از زبان آن نَرّه کُس:  ب. الف. بزرگمهر   ۱۴ خرداد ماه ۱۴۰۰

* مژدگانی (با اندک چشم پوشی درخور و گسترش آرش این واژه با بدیده گرفتن مانش آن) بجای واژه ی از ریشه عربیِ «جایزه»

** اشاره به اَروسکان بزک دوزک کرده ی گردآمده برای گرفتن مژدگانی در نمایشی ریشخند آمیز

زیرنویس پرتور:

آیین «مژدگانی اُسکار» در «لُس آنجلس»




هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!