«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ تیر ۲, چهارشنبه

سینه چاکان هوده ی آدمی، چرا این همه کلان دزد را در دل خود جای داده اند؟

من نمی دانم کاسه بشقاب فروش های چینی تا چه اندازه با مسلمانان ایغور بدرفتاری کرده اند و آیا چنین داده ای* که روز بروز بیش تر از رسانه های امپریالیستی ـ سیهونیستی در جهان پراکنده می شود از پایه و بنیاد درستی برخوردار است یا نه و تا آنجا که تک و توک به بازدید این یا آن نماینده ی سیاسی ـ از آن میان نمایندگان سیاسی باخترزمین! ـ از استان «سین کیانگ» در آن کشور برخورد کرده و خوانده ام، هیچکدام چنین شِکَر گنده ای نخورده اند. بگونه ای پندارآمیز با خود می اندیشم:
کاش فن آوری ها آنچنان پیشرفت کند که هر آدمی در جهان، هر آن که خواست، بتواند به این یا آن گوشه ی جهان رهسپار شود و با دیدگان خود از نزدیک به راستینگی (واقعیت) دست یابد ...

... گرچه، پیشاپیش برایم روشن است که چنین خواستی تا هنگامی که جهان سرمایه امپریالیستی پابرجاست و رسانه های پلید و تبهکار آن در هر سویی جولان می دهند و هرچه دل تنگ شان می خواهد، می نویسند، شدنی نیست. به همین شَوَند، نوشتم: بگونه ای پندارآمیز.

با این همه، این سینه چاکان هوده ی آدمی و حتا خرس های کون تنبل چینی که از دیر شدن بستنی ویژه ی یک پاندا در یکی از باغ های جانوران چین نگران شده بودند و برای هوده ی یک کلاهبردار مالی پییشینه دار چون «الکسی ناوالنی» روسی، آنچنان سینه چاک می کنند که آماده اند یکی از بزرگ ترین قراردادهای نان و آبدارشان با رژیم مافیایی روسیه را زیر پا نهند، چرا این همه کلان دزدِ بی همه چیز از هر گوشه ای از جهان را در دل خود جای داده و سرزمین های خود را به بهشت دزدان دگردیسیده اند؟

مگر چنین کلان دزدانی که در کردار، شمار بسیاری از مردم در هر گوشه ای از جهان را به خاک سیاه نشانده اند، بهترین نمونه های تبهکاری و پایمال نمودن «هوده ی آدمی» نیستند؟ و مگر چون مُشتی نمونه ی خروار، شیوه ی برخورد کانادا با کلان دزدان فراری به آن کشور و از آن میان، کلان دزدانِ وابسته به رژیم پوشالیِ دزدسالارِ فرمانروا برا ایران، نمونه ای روشن از تبهکاری در هوده ی آدمی نیست؟

ب. الف. بزرگمهر   دوم تیر ماه ۱۴۰۰

* «پارلمان کانادا نحوه برخورد دولت چین با مسلمانان ایغور در این کشور را ꞌنسل کشیꞌ خواند و به اتفاق آرا آن را محکوم کرد. به گزارش روزنامه گاردین، این قطعنامه بدون هیچ رای مخالفی با ۲۶۶ رای موافق به تصویب مجلس عوام کانادا رسید ... پیش‌تر دولت ایالات متحده نیز بطور رسمی، رفتار حکومت چین با مسلمانان اویغور را مصداق ꞌنسل کشیꞌ اعلام کرده بود.» برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»   پنجم اسپند ماه ۱۳۹۹ (بختی برای ویرایش این گزیده گزارش نداشتم.  ب. الف. بزرگمهر)

* «کانادا و ۴۰ کشور دیگر، روز سه شنبه یکم تیر ماه ۱۴۰۰ در نشست ꞌشورای هوده ی آدمی سازمان [نامور به] ملت های یگانهꞌ از پکن خواستند، بگذارد بازرسانِ (ناظران) ناوابسته ی (مستقل) جهانی هر چه زودتر (سریع تر) و ꞌبدون هیچ راهبستی (محدودیتی)ꞌ از استان (ایالت) ꞌسین کیانگꞌ بازرسی کنند ...» برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»   دوم تیر ماه ۱۴۰۰ (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!