«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ تیر ۳, پنجشنبه

می پندارید ما را هم می توانید دست بیندازید و بازی بدهید؟

ما یک چشم مان به خداوند بزرگ مان است که چه بر زبان می آورد و چشم دیگرمان به شما مارمولک های دروغگو که پول برای تان علف خرس است و آنچه تا خِرخِره بگردن گرفته اید را زیر پا می نهید و هر بار بامبول تازه ای سرِ هم می کنید تا ما را گول بزنید. می پندارید ما را هم می توانید مانند مردم کشور خودتان دست بیندازید و بازی بدهید؟ گرچه، می دانیم که آن ها نیز دست شما را خوانده اند و در همین گزینش فرمایشی ریاست جمهوری تان، هر ترفندی که بکار برده بودید را پوچ کردند. با این همه به پشتوانه ی خداوندان مان به شما هشدار می دهیم که دست از بازی های موش و گربه با ما بردارید. کار شوخی بردار نیست و ما هیچ خط و دایره ی قرمز و نارنجی و اینا سرمان نمی شود، بگاه بایسته، چنانچه چیزی ناشایست زیر دامن بلند رهبرتان هم پنهان کرده باشید، آن را می یابیم و پایین بالای شما فرومایگان را یکی می کنیم.   

از زبان این هواسنجِ «ششلول بندهای جامعه جهانی»:  ب. الف. بزرگمهر   سوم تیر ماه ۱۴۰۰

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!