«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ تیر ۵, شنبه

اشک مان را درآوردند تا همداستان شوند ...

اشک مان را درآوردند تا همداستان شوند.* کم مانده بود به دست و پای شان بیفتم تا این برنامه ی بنیادین برای بهبود زیرساخت های فرسوده را بپذیرند. می دانید که تنها ساختار سیاسی همه کاره در این کشور آن ها هستند. اگر ما نقش کبوتر را در برابر آن ها بازی می کنیم، آن ها براستی باز هستند؛ بازهایی شکاری که جز یورش به اینجا و آنجا چیزی در سر نمی پرورانند. به آن ها گفتم، ترامپ کم و بیش هر چه نوید انجام آن را داده بود به انجام رساند؛ من اگر نتوانم یکی از برنامه هایی که نوید آن را داده ام به انجام برسانم به چه درد می خورم. اینجوری دل شان نرم شد و از خر اهریمن پایین آمدند.

ب. الف. بزرگمهر  پنجم تیر ماه ۱۴۰۰

* «پرزیدنت بادیادی»، روز پنجشنبه سوم تیرماه، همداستانی با «جمهوری‌خواهان» بر سر برنامه ی  ویژه ی ۹۵۳ میلیارد دلاری برای بهبودِ زیرساخت های آن کشور را به آگاهی رساند.

برگرفته از «خبرخوان» تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» سوم تیر ماه ۱۴۰۰ (با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!