«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ فروردین ۱۷, یکشنبه

پرچم‌های ما آسمان را مانند بود ...

پرچم‌های ما آسمان را مانند بود
رنگین به خون رفیقان
حقِّ خود را پای می‌فشردیم
به نام کودکان
به نام زندگی
و به نام عراق

ما سرزمین زحمتکشان را طلب می کردیم
نان و نمک گرسنگان
رفیقان کم سال من
(گل‌های شکفته‌ی فردا)
پشت دیوار
جان می‌دادند زیر ترکه‌های ستم‌کاران
در حجره‌های متروک
و قاتلان پرده فروهشتند
بر ریش‌خندهای محکمه‌های تفتیش خود ای رفیق

پرچم‌های ما همواره در راه
در سرودها
و در جوانی بغداد و مادران
می‌ماند در اهتزاز
منتظر و امیدوار

عبدالوهاب بیاتی

برگردان : مجید اسدی

از مجموعه شعر «شکوفه های زخم» / نشر خارا

برگرفته از «تلگرام هنر اعتراضی»  ۱۷ فروردین ماه ۱۳۹۹

برنام را از متن سروده برگرفته ام.  ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!