«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ اسفند ۱۹, شنبه

یانکی ها به ارمنستان چون تخته پرشی برای یورش به روسیه می نگرند

گاگول هخا!* آرزوهای اروپایی** به کابوس دگرخواهند دیسید و نافرجام خواهند ماند؛ «یانکی» ها در همراهی با برادران شیر به شیر انگلیسی و شماری از شغال های اروپایی دنباله روی شان به ارمنستان و هر کشور دیگری پیرامون روسیه چون تخته پرشی برای یورش به آن کشور می نگرند و آماج شان، نه رژیم دیوانسالارِ همچنان سردرگم روسیه که جلوگیری از پیشرفت سوسیالیسمی پویا در آنجاست که چنانچه بیش تر پایور شود و به یگانگی تازه ای میان خلق ها و ملت های جهان، فراتر و ژرف تر از «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی»، بینجامد، هم زیر پای سامانه ی زمینگیر شده ی سرمایه داری را با شتابی بیش تر تهی نموده و هم بندی استوار و پایدار در برابر زورگویی ها و آتش افروزی های امپریالیست ها پدید خواهد آورد؛ چنین آرزویی را باید در سر پروراند و پی گرفت تا به سرانجام برسد؛ نه آرزوی پناه بردن به دامن جهانخواران و ابزار دست آن ها شدن.

ب. الف. بزرگمهر   ۱۹ اسپند ماه ۱۴۰۲

* واژه ی «هخا» همان واژه ی سرِ زبان پارسی کنونیِ «آقا»ست که دهخدا آن را از ریشه ی ترکی پنداشته است. مانش این واژه ی کهن پارسی، «بزرگِ تبار و خاندان» در دوران باستان و «بزرگزاده» در دوره های برده داری و خاوندی است که هازمان طبقاتی استوار شده است. چون یک نمونه، از دید من آمیخته واژه ی «هخامنش» که چون نامِ سردودمان «هخامنشیان» از آن در تاریخ یاد شده، فرنامی است که دیگر سردودمانان و بزرگان تبارها و خاندان ها در ایران باستان به آرش های «بزرگمنش»، «بزرگزاده» (نجیب زاده) نیز از آن برخورداربوده و نام یک تن نیست. این را نیز بیفزایم که بسیاری از واژه هایی که ترکی پنداشته می شود، درست بسان نمونه هایی در عربی، کژدیسه شده ی واژه هایی ریشه گرفته از پارسی و دیگر زبان های ایرانی هستند که در دوره های چیرگی تازیان و تاتارها و سلجوقیان کژ و کوله شده تا بزبان بیابانگردان عربستان و آسیای میانی گوشنواز شوند. شوربختانه، ساخت و پرداخت کم و بیش همه ی اینگونه واژه های کژ و کوله یکی از شیرینکاری ها و خودشیرینی های دیوانسالاران ایرانی تبار تن به نوکری بیگانگان داده در دوره های گوناگون است که تا به امروز نیز پی گرفته شده و می شوند؛ کاربرد «گِیت» به آرش دروازه و «استوری» به آرش داستان و ماجرا دو نمونه ی کنونی اینگونه شیرینکاری هاست. 

برگرفته از پی نوشتِ یادداشتِ «روی ندانمکاری ها و نابکاری های همراه با زد و بندهای خود ماله نکشید»  ب. الف. بزرگمهر   ششم اسپند ماه ۱۴۰۲

https://www.behzadbozorgmehr.com/2024/02/blog-post_25.html

** آرارات میرزویان؛ وزیر برونمرزی ارمنستان در گفتگو با رسانه ای ترک گفت: بابدیده گرفتنِ همه ی چالش هایی که سه تا چهار سال گذشته با آن روبرو بوده ایم، بخت هایی تازه بگونه ای کنشگرانه در ارمنستان به گفتگو و ستیزه گذاشته شده است. اگر بگویم در این زنجیره (سریال) اندیشه ی هموندی در «باهماد اروپا» نیز گفتگو شده، دروغ نگفته ام. مردم ارمنستان آرزوهای اروپایی دارند. ما این روند را پی می گیریم و خواهیم دید که پایان آن چگونه خواهد بود، جُستاری که هیچکس نمی تواند آن را پیش بینی کند.

به گفته ی وی، ارمنستان بخت های تازه ای برای همکاری با فرانسه و آمریکا دارد؛ گفت وگوی راهبردی با واشنگتن برقرار شده که در چارچوب آن راهکارهای تازه ای سرگرم بررسی است.

گزیده ای برگرفته از گزارشی در «چوب دو سر گُه»   ۱۹ اسپند ماه ۱۴۰۲ (با ویرایش، پارسی و فشرده نویسی درخور از اینجانب؛ برجسته نمایی های نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!