«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۱ اردیبهشت ۱۳, سه‌شنبه

آن وزیر پر بیراه نگفته است

بهره وری های طبقاتی و اختسادی ـ هازمانی است که پیشانی های ستیزگی و نبرد و فرارویی آن به جنگ دامنگیر بر این پایه را همواره کالبد بخشیده و می بخشد

آن وزیر پر بیراه نگفته است (نیمچه گزارش زیر)؛ یهودی ستیزی، بزرگنمایی کشورهای امپریالیستی برای پنهان کردن سرشت سرمایه داری امپریالیستی بود که با شکست «نازیسم» و «فاشیسم» و گوربگور شدن «هیتلر» و «موسولینی» به شکستی بزرگ و دامنه دار دچار شد که ناوابسته شدن سیاسیِ بسیاری از کشورهای تا آن هنگام، زیر یوغ سرراستِ امپریالیست ها در پی آن، تنها یکی از برآیندها و پیامدهای آن بود؛ تنها یهودیان نیز نبودند که آماج خشم و سرکوب «نازی» های قرار گرفته بودند؛ کولی ها و بسیاری از ملیت های دیگر که سپس «نازی» ها به سرزمین های شان یورش بردند نیز آماج چنان سرکوب و کشتارِ ددمنشانه بودند و کم و بیش همه ی اروپا بزیر چکمه ی خردکننده ی «نازی» ها در آمد. افزون بر آن، شماری از کلان سرمایه داران و توانمندنِ یهودی در خود آلمان آن هنگام در دستگیری سرسخت ترین نیروهای چپ یهودی و راستکردارترین چپ های آن کشور، یار و همراهِ «هیتلر» و دَم و دستگاه دوزخی وی بودند و با پول و پله ی فراوان بگونه ای گذرا هم شده به انگلیس و «ایالات متحد» کوچیدند؛ بی آنکه دستگیر شوند یا کوچک ترین گزندی ببینند. برخی از همین یهودیان بدنام دست راستی با چنان پیشینه ای که گواهی های آن، همچنان در برخی بایگانی های سر به مُهر در «کانون های گواهی های رسمی» (مراکز اسناد رسمی و دولتی) در اروپای باختری خاک می خورد و دانسته و آگاهانه از دسترس و دید توده های مردم دور نگاه داشته شده، سپس در پایه گذاری کشوری ساختگی به نام اسراییل (از دید من، کاربرد «عزراییل» بجای آن، باریک تر است!) به پشتوانه ی انگلیس و «یانکی» ها و نیز گناه نابخشودنی «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی» در برسمیت شناختن آن نقشی برجسته داشتند. بدین سان که بسیار کوتاه، فشرده و نه چندان همه سویه در میان نهاده شد، نیک که از دیدگاه تاریخی نگریسته شود، کم و بیش همه جا این بهره وری های طبقاتی و اختسادی ـ هازمانی است که پیشانی های ستیزگی و نبرد و فرارویی آن به جنگ دامنگیر بر این پایه را همواره کالبد بخشیده و می بخشد و رنگ پوست، نژاد، دین و آیین، وابستگی به تبار و خلق و ملیتی دیگر، بسته به زمینه های هازمانی و تاریخی آن، تنها سرپوشی برای پوشاندن چنان سرشتی بوده و هست.

ب. الف. بزرگمهر   ۱۲ اردی بهشت ماه ۱۴۰۱ 

***

اسراییل خواهان پوزش روسیه است

«تِل آویو»: سخنان «سرگئی لاوروف»، وزیر کار و بار برونمرزی (امور خارجه) روسیه درباره ی یهودیان یک «کژروی تاریخی» است.

پس از آن که «سرگئی لاوروف»، وزیر کار و بار برونمرزی این کشور گفت که «آدولف هیتلر» شاید تا اندازه ای خون یهودی داشته و «تند و تیزترین» یهودپادها (ضد یهودها) خود یهودیان هستند، اسراییل نماینده سیاسی روسیه [در آن کشور] را فراخواند (احضار کرد).

گزیده گزارشی برگرفته از «آرتی»  ۱۲ اردی بهشت ماه ۱۴۰۱ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب؛ افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!