«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۱ اردیبهشت ۱۷, شنبه

جلوگیری از جنگ جهانی، نیازی بی درنگ و روزافزون

جلوگیری از جنگ جهانی برانگیخته شده از سوی امپریالیست ها، نیاز بی درنگ امروز همه ی مردم جهان است؛ فردای روزگار دیر خواهد بود

از دید من، این ناهمداستانی از برجستگی شایان درنگی برای جلوگیری از جنگ جهانی و امنیت اروپا و جهان برخوردار است (گزارش زیر). با پیوستن سوئد و بویژه فنلاند که مرز کم و بیش گسترده ای با روسیه دارد، زمینه های جنگ باز هم بیش تر فراهم شده و چشم انداز آتش افروزی «یانکی» ها در همراهی با برادران «انگلوساکسونِ» خود، رنگی تازه بخود می گیرد. از دید من، هم در سوئد و هم در کشورهای دیگر اروپا و جاهای دیگر جهان، باید با این ناهمداستانی بگونه ای کنشگرانه برخورد نمود و برای برانگیختنِ برآمدهای پرخاشجویانه ی گسترده ی توده ای در رویارویی با آتش افروزی های امپریالیست های «یانکی» و انگلیسی کوشید.

چنانچه رخدادهای لهستان و رزمایش های بتازگی انجام شده یا همچنان در دست انجام در آنجا که با آماج گشودن پیشانی جنگی پهلویی به پیش برده می شوند و کاسه های داغ تر از آشِ فرمانروا بر آن کشور، نخشِ «بزِ پیش» را در آن بر دوش گرفته اند نیز در برآورد خود بگنجانیم، نشانه هایی کم و بیش پر رنگ از زمینه چینی ها و آمایش های پیش از برداشتن گام های بزرگ جنگی را گواه خواهیم بود که افزون بر یورش سرراست به اوکراین با پیشگامی لهستانِ خوب ساز و برگ داده شده از سوی امپریالیست ها، آماجِ خوب در سر پرورانده ی درگیر نمودن لیتوانی، لتونی، رومانی و بویژه از همه برجسته تر: آلمان به جنگ با روسیه را در آستین خود دارد؛ آنگاه دیگر آشی که بویژه تبهکاران «یانکی» و انگلیسی دست اندر کار پخت و پز آن بوده اند، آماده خواهد بود:
جشن و شادمانی بزرگ برای پلیدترین و تبهکارترین فرمانروایان جهان سرمایه که با دُم شان گردو خواهند شکاند، در برابر مرگ و میر و آوارگی میلیون ها و شاید در پی گسترش جنگ، میلیاردها آدم!

نباید فراموش نمود یا چون آن چند چُس مرده ی تبهکارِ بیانیه از خود دَر کن، خود را به کوچه ی علی چپ انگلیسی و آمریکایی و اینا زد که همه ی ما و هر یک به نوبه ی خود، در برابر تاریخ و کوشش های بیشمار رنجبران برای برپایی همبود و هازمانی آدموار، پاسخگوییم و نمی توانیم از زیرِ بار آن شانه تهی کنیم.

ب. الف. بزرگمهر   ۱۷ اردی بهشت ماه ۱۴۰۱ 

***

بر پایه گزارش ها سازمان سیاسی فرمانروا بر سوئد بر سرِ پیوستن به «ناتو» دچار دوگانگی است. شاخه ی «زنان سوسیال دموکرات»، خواستارِ بی سویه نگاه داشتن سپاهیگری در آن کشور شده است.

«آنیکا استراندال»، وزیر «آب و هوا و زیست بوم» سوئد در گفتگو با یکی از روزنامه های آن کشور گفت که بازوی (جناح) زنان سازمان با پیوستن به “ناتو» ناهمداستان است. «استراندال» که مِهترِ «گروه فدرال بازوی زنان» است، گفت که این بازو «تاریخی درازِ از پیکار در زمینه ی جستارهای هماوند با همزیستی آشتی جویانه (صلح)، جنگ ابزار زدایی (خلع سلاح)، تنش زدایی و آزادی از همپیمانی رزمجویانه دارد.» ما در «گروه فدرال» بر آنیم تا در راستای آهنگ (تصمیم) کنگره خود پابرجا بمانیم که سوئد باید از دیدگاه رزمی (نظامی) ناهمپیمان (غیرمتعهد) باشد و بیرون از «ناتو» جای گیرد.

گزیده ای برگرفته از یک گزارش در «آرتی» (۱۵ اردی بهشت ماه ۱۴۰۱) و برگردان شده به پارسی از سوی «گوگل» (با ویرایش، پارسی و فشرده نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!