«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۴ مهر ۱۰, پنجشنبه

اگر در ایران بود، جریان کار چگونه پیش می رفت؟

اگر در ایران بود، جریان کار چگونه پیش می رفت؟۱ رویهمرفته پرسش بیجایی است؛ زیرا با همه ی خیزها و جنبش های توده ای و گهگاهی پذیرش «حقیر شدن» از زبان کژدم گزیده ی گمراهی تمرگیده بر بالش رهبری۲ همه چیز همچنان همانگونه پیش رفته۳ که آب از آب رژیمی با همه ی پوسیدگی اش تکان نخورَد و حتا پس از نوش جان کردن پس گردنی ها و کتک های جانانه ی «عزراییل»، آن «حقیر» پس از فرونشستن ترس و لرزهای بیمِ جان،  از موشگاه و هر از گاهی که بیم پس گردنی در کار نیست از بیرون آن، همچنان پیام هایی بیمایه به آشخورها (یا لاشخورها) و نانِ مفتخورهای ستایشگرش از خود در کرده و به پندار خویش، «اُمّت اسلام» (اُملِت اسلام نیز می توان خواند) را «مُستفیض» (بهره مند) نماید. سخن کوتاه:
در 
این «ولایت» بی در و پیکر که در کردار بدست کلان سرمایه داری جهانی و نوکران ایرانی تبارش هنوز چرخشی دارد، آدم بیکاره ای بکار گماشته شده، هر بار که گند و گهی بالا بیاورد یا چون «ملیجک کارپرداز خیمه و خرگاه نظام» دست به سیاه و سپید نزده، «ما می توانیم» گویان، کار را به «ساتراپ»گونه هایی نادان تر و بیکاره تر از خود سپرده، نه تنها برکنار نمی شود که پاداش نیز گرفته و سزاوار «خدا قُوَّتِ» آن گمراه نیز می شود.

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!

ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از رژیم تبهکارِ دزدان اسلام پیشه ی ننگ ایران و ایرانی پشتیبانی می کنند!

ب. الف. بزرگمهر   دهم مهر ماه ۱۴۰۴

پی نوشت:

۱ ـ رئیس جمهوری ماداگاسکار در پی اعتراضات مردم به کمبود آب و برق، وزیر نیرو را برکنار کرد و در همین حال سازمان منطقه‌ای «جامعه توسعه جنوب آفریقا» ضمن ابراز نگرانی درباره خشونت‌ها در ماداگاسکار، از همه طرف‌ها خواستار خویشتنداری و گفت‌وگو شد.

بنا به گزارش‌ها، اعتراضات و ناآرامی در «آنتاناناریوو» پایتخت و چند شهر دیگر کشور جزیره‌ای ماداگاسکار در اقیانوس هند در شرق قاره آفریقا از روز پنجشنبه سوم مهر ماه (۲۵ سپتامبر) آغاز شد و روز گذشته (شنبه) نیز ادامه یافت. صدها تن از مردم در اعتراض به کمبود و قطع مداوم و طولانی‌مدت برق و آب در پایتخت و چند شهر دیگر به خیابان‌ها آمدند و با نیروهای پلیس درگیر شدند. این اعتراضات به خشونت و غارت مغازه‌ها منجر شد و پلیس ماداگاسکار برای متفرق کردن معترضان از گلوله‌های پلاستیکی و گاز اشک‌آور استفاده کرده است.

برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا»  ششم مهر ماه ۱۴۰۴

 

۲ ـ به گمراه گفتند: «نامت چیست؟» گفت: «رهبر»!

 

https://www.behzadbozorgmehr.com/2013/09/blog-post_23.html

 

۳ ـ بهتر بود می نوشتم: «پابرجا مانده» یا «درحا زده»

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!