«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ اسفند ۷, شنبه

تو راست می گویی که روسیه باید شرم کند ...

تنها تو و آن مِهتَرِ الدنگ و دروغ پردازت بهمراه گروه بسیار بسیار کوچکی از انگل ها، زالوها و شکمبارگان در جای جای جهان نباید از چیزی شرمنده باشید

تو راست می گویی که روسیه باید شرم کند.۱ نه تنها مردم روسیه که مردم سایر کشورهای جهان نیز باید از این همه پستی و دورویی، شنیدنِ دروغ هایِ گاه شاخدار و تبهکاری های بیشمار شرمنده باشند. نمونه های شرم آور نیز آنچنان پرشمار است که همه ی این چندین میلیارد تن توده ی مردم زیرِ چنین بارِ سنگینی خم شده و نمی توانند سرشان را بالا بگیرند. این یکی از واپسین نمونه های آن و بیگمان نه بدترین شان است:
بگفته ی «نیکلای پانکوف»، دستیار وزیر پاسداری (دفاع) روسیه، تاکنون سدهزار تن از آن میان، سی هزار کودک «دونباس» را وانهاده اند.۲ یک دادستان جهانی، در گزارش خود به آگاهی رساند که در سالهای درگیری در «دونتسک»، ۵۰۵۹ تن از آن میان، ۹۱ کودک، [تنها] در «جمهوری دمکراتیک دونستک» جان باخته اند.۳

تنها تو و آن مِهتَرِ الدنگ و دروغ پردازت بهمراه گروه بسیار بسیار کوچکی از انگل ها، زالوها و شکمبارگان در جای جای جهان که در سنجش با آن چندین میلیارد تن توده ی مردم، حتا لایه ی نازکی از همبودهای هازمانی بشمار نمی آیید، نباید از چیزی شرمنده باشید. می دانی چرا؟ برای آنکه بسان «نئاندرتال» ها که بگمانم همگی تان بویژه آن گروهِ نامور به «جانوران موبور»، سرراست از آن ها ریشه گرفته اید، شرمی در سرشت تان نیست. تاریخ گواه آن است و فیلم ها و فرآورده های "هنری" تان نیز نشان می دهد که به همان آسودگی که برای همخوابگی با زن یا مردی، واژه های گوشنواز بر زبان می آورید، آدم نیز می کشید و کَک تان هم نیز نمی گزد. اینچنین در سرشتِ خود بیشرمید، انگل ها و زالوهای بجان مردمِ جهان افتاده.

ب. الف. بزرگمهر   هفتم اسپند ماه ۱۴۰۰

پی نوشت:

۱ ـ آنتونی بُلَندکن، وزیر برونمرزی «یانکی» ها، کارکردِ روسیه در آیین مند (برسمیت) شناختنِ خودگردانیِ (استقلال) دو سرزمین «لوهانسک» و «دونتسک» را شرم‌ آور خواند.

برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» سوم اسپند ماه ۱۴۰۰ (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

۲ ـ برگرفته از «اسپوتنیک» سوم اسپند ماه ۱۴۰۰ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

۳ ـ برگرفته از «اسپوتنیک»  ششم اسپند ماه ۱۴۰۰ (با ویرایش، پارسی و فشرده نویسی درخور از اینجانب؛ افزوده ی درون [ ] نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!