«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ بهمن ۲۴, یکشنبه

با آن ها کونم را پاک می کردم

خُب! این ها که مچاله شده در آبریزگاه های آنجا یافته اند*، مشتی حرف مفت و روده درازی و سخن چینی پشت سر این و آن یا درباره ی کار و بار خودم بود که هیچگونه ارزشی نداشتند؛ با آن ها کونم را پاک می کردم. امیدوارم آن کاوشگران و بازرسان که از سرِ فرهیختگی یا شاید کوجک نشدن خودشان به این نکته اشاره نکرده اند، دست های خود را با آب و ساوُن خوب شسته باشند. برخی دیگر از آن گواهی ها نیز که برای آینده به آن اندازه برجسته بودند که تنها خودم می بایستی از آن ها آگاه می بودم را با خود بردم تا بهنگام بایسته، چون برگ برنده روی میز بکوبم و به سرتاپای این گله ی دیوانسالارِ دورو برینم.

ب. الف. بزرگمهر   ۲۴ بهمن ماه ۱۴۰۰

* برخی کارکنان کاخ سپید [بخوان: کاخ روسیاه!] در دوره ی لات بی همه چیز «یانکی»: «دونالد ترامپ» گفته اند که گاه گداری گواهی های (اسناد) مچاله شده ای را در آبریزگاه (توالت) پیدا می کردند؛ به گفته آنان، خود لات بی همه چیز «یانکی» این کار را می کرده است. آنگونه که از بازرسی ها و کاوش ها برمی آید، لات بی همه چیز «یانکی» همچنین برخی از گواهی ها را پس از پایان دوره اش به ساختمانی از آن خوذ، نامور به «مارالاگو» برده است.

برگرفته از «اسپوتنیک»  ۲۱ بهمن ماه ۱۴۰۰ (با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب؛ افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!