«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ فروردین ۶, یکشنبه

اگر گلی را دوست دارید ... ـ بازپخشش

می گوید:
«اگر به گلی عشق می ورزید، آن را نچینید؛ زیرا اگر آن را بچینید، می میرد و آنچه آن را دوست داشته اید، از میان می برد. بنابراین، اگر گلی را دوست دارید، بگذارید زنده بماند.» و سپس می افزاید:
«عشق، از آنِ خود نمودن نیست؛ عشق قدردانی است!» و من با خود می اندیشم:
... چه سخنان حکیمانه و پیامبرگونه ای! ما که از اینگونه حکیمان و اندرزگویان و کسانی که پا در کفش پیامبران یا در سوراخ امامان و ناامامان نموده و می نمایند، کم نداریم و از آن گذشته، مردم ایران، همواره راهی ویژه ی خود از آمیزش آن سپارش ها و اندرزها یافته و می یابند که بیگمان، هیچگاه همانندی صد در صدی با هیچ یک از آن اندرزها، نداشته، ندارد و در آینده نیز نخواهد داشت.

سپس یاد گفته ی «مُنتسکیو» می افتم که گفته بود:
«دیکتاتور کسی است که برای چیدن یک سیب، درخت را از ریشه در می آورد.» که با سرشت و خوی خودکامگی ما ایرانیان بیش تر جور در می آید. به این ترتیب، باید راه میانبری میان این که مُنتسکیو می گوید و آن سخنان پیامبرگونه جستجو نمود:
اگر گلی را دوست دارید، بوته اش را از ریشه درآورده، آن را در باغچه ی خود بکارید! ... و اگر آن گل را پیش تر در باغچه ی خانه کاشته و هنوز گوشه ی چشمی به آن دارید از باغچه به گلدانی در کنار پنجره یا سرسرای خانه جابجا کنید تا از گزند باد و باران در امان و به شما نزدیک تر باشد؛ اینجا کم کم با دیگر چیزهای درون خانه سازگار شده و همانجا آرام آرام پژمرده شده، خشک می شود. آنگاه، چنانچه هوای آن گل به سرتان زد، می توانید پارچه یا چیزی خاطره انگیز به شاخه های خشکیده ی آن آویزان نموده (همان دخیل بستن!) با اشک هایتان آبیاریش کنید. بیگمان دیگر سبز نخواهد شد!

ب. الف. بزرگمهر    هشتم خرداد ماه ۱۳۹۲



هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!