«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ فروردین ۱۵, یکشنبه

خدا هم با ما از درِ دشمنی درآمده است ـ بازپخشش

پیش تر برخی از برادران و مسوولین والارتبه ی نظام، خشکسالی را پیامدِ دستکاری و انگولک «شیطان بزرگ» در ابرها دانسته بودند که گویا ابرها به ولایت مقدس اسلامی مان که می رسیدند، بال و پر می گرفتند و با شتاب از روی سرمان می گذشتند؛ بی آنکه چکه ای باران ببارند. اینک این برادران و حتا رییس جمهوری محترم که بیش از اندازه سخن می گوید و جورواجور هم می گوید، لال مانده اند و نمی دانند این بلیّه عظیم را بگردن کدام نامسوولی بنهند که خدا و بندگانش را خوش آید؛ ولی ما می دانیم! پنداری، این بار خود خداست با ما از درِ دشمنی درآمده و بجای نم نم باران، تندآب پشت تندآب برای مان می فرستد! شاید هم کمی گناه بگردن برخی از ملّاهای نادان خودمان باشد که بیش از اندازه، دعای باران بدرگاه خدا خواندند و وی را برافروخته نمودند. خوب! شما هم بودید از اینکه انبوهی ریش و پشم، پشت سر هم زیر گوش تان وزوز کنند، برافروخته می شدید؛ علی الخصوص به این دلیل که خدا جنسیّت ندارد و موجودی مُخنّث است، می توان حال و روز وی را بهتر دریافت. حال ما مانده ایم چکار کنیم؟ نه دیگر نیازی به دعای باران خواندن هست و نه، استغفرلله، دعای خشکسالی! خدا را هم که نمی توانیم دستگیر کنیم؛ بنابراین، بهتر است سایه ی سنگینش را اگر با موشک هم شده از سرمان دور کنیم که دست از سر ولایت مان بردارد. بعله! راه دیگری به عقل مان نمی رسد.

از زبان «کیرِ خرِ نظام» و دشمن شماره ی یک توده های مردم ایران:

ب. الف. بزرگمهر   ۲۶ فروردین ماه ۱۳۹۸

https://www.behzadbozorgmehr.com/2019/04/blog-post_77.html


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!