می شنوی ملیجک؟! یا شاید آنجا بودی بگوشَت خورده و تاکنون از گوش دیگرت در رفته و چیزی به یاد نمی آوری؟ آنچه این جوان آگاه با دلاوری بر زبان رانده، دردی کم و بیش همگانی در سراسر ایران است. تاب و توان توده های مردم ایران که در همه جا جان بسرشان کرده اید، دیگر به پایان رسیده و از رژیم پلید خرموش های اسلام پیشه که ایران را به لبه ی پرتگاه نابودی کشانده، تنگ شان گرفته است؛ جای تو پرچانه ی چاچول زبان اگر بودم، دستکم خفقان می گرفتم و بیش از این، حرف مفت بار مردم نمی کردم. از آن بهتر، چنانچه جویی خِرَد (همانا «عقل» بزبان نهج الملاقه!) در سر داشتی، گورت را گم می کردی و بیش از این بر رنج توده های مردم ایران نمی افزودی.
سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!
برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!
ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از رژیم تبهکارِ دزدان اسلام پیشه ی ننگ ایران و ایرانی پشتیبانی می کنند!
ب. الف. بزرگمهر پنجم بهمن ماه ۱۴۰۳
ویدئوی پیوست (برگرفته از «تلگرام» پنجم بهمن ماه ۱۴۰۳): سخنان شایان درنگ جوان خوزستانی؛ دردی کم و بیش همگانی در سراسر ایران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر