«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ بهمن ۴, پنجشنبه

خدای بخشنده و مهربان توانگران و خدای تنگ چشم و نامهربان تهیدستان

خدای بخشنده و مهربان توانگران:

ما ترا آفریدیم تا در این جهان پهناور که زمین، تنها زگیل کوجکی از آن است به هر جا که بخواهی بروی؛ هر کار که خواستی به انجام برسانی و بی هیچ ترس و سراسیمگی، هر دری بسته را اگر شده با لگد باز کنی و توی سر هر کور و کچلِ وامانده ای بکوبی! این سپهرِ بیکرانه از آنِ تو!

خدای تنگ چشم و نامهربان تهیدستان:

ما ترا آفریدیم تا برای فراهم نمودن نواله ای بخور و نمیر در این زگیل کهکشانی شبانه روز سگ دو بزنی. این آزمون تو برای رستگاری است که چنانچه در آن کامیاب شوی، آنگاه که روانت از کالبد پر می کشد، جایی در بهشت برین بیابد. ما تا لبِ مرگ، ترا چهارچشمی می پاییم و ناچیزترین تابردباری ات را برنمی تابیم. تو باید فرمانبردار باشی و بدانی که هیچ بدبختی و بیچارگی بی فرزانگی نیست.

ب. الف. بزرگمهر   چهارم بهمن ماه ۱۴۰۳






هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!