«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۱ مهر ۲۹, جمعه

اینک کدام جَک و جانورِی خواهد آمد تا جای تهی شده ی شنگول را پر کند؟!

در آنجا روز و روزگار از اینجا نیز بدتر است؛* اگر اینجا در جمهوری خرموش های اسلام پیشه سخن بر سر گزینش میان بد و بدتر است، در آنجا کار به گزینشی میان شنگول و منگول کشیده شده است: منگول می رود؛ شنگول جایگزینش می شود که چند هفته نیز بیش تر پایدار نمی ماند و ناگزیر به کنار رفتن است. اینک کدام جَک و جانورِی خواهد آمد تا جای تهی شده ی شنگول را پر کند؟! خدا هم نمی داند؛ ولی هر تازه به میدان پای نهاده ای هم بیاید، چارچنگولی در گل و لای گیر می کند. گناهی هم ندارد؛ آب و هوایِ آنجا بارانی و زمین و زمان نمناک است. چارچنگولی هنوز نیامده، شلوارش تَر است و کاری جز اینکه خود را بیش تر بیالاید به انجام نخواهد رساند. گناه از آب و هوا و روز و روزگار بارانی است ...

ب. الف. بزرگمهر   ۲۹ مهر ماه ۱۴۰۱    

* گمانه زنی های انجام شده در دو سه روز گذشته نشان داد که بسیاری از «محافظه کاران» خواهانِ بازگشتِ «کسخل میرزای جامعه جهانی»: «بوریس جانسون» به جایگاه مهتری سازمان سیاسی خود و نخست وزیری آن کشور هستند.

بنیاد داده ها برگرفته از «آرتی» به تاریخ ۲۶ مهر ماه ۱۴۰۱ ـ ب. الف. بزرگمهر

زیرنویس پرتور:

اینک بیش تر به ارزشِ من پی می برید. آماده ی خدمتگزاری به شهربانوی تازه!

از زبانِ «کسخل میرزای جامعه جهانی»:  ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!