«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ بهمن ۳, جمعه

می بینید تا چه اندازه همه چیز از پیش سنجیده شده و جفت و جور می شود؟!

می بینید تا چه اندازه همه چیز از پیش سنجیده شده و جفت و جور می شود؟! با این همه، مبادا خدای نکرده اندیشه ی بد بخود راه دهید که کسانی از پشت پرده، دست اندر کار چینش مهره ها هستند! خودبخود اینگونه پیش می آید که چشم و همچشمی تنگاتنگ آن دو حزب به نبردی شانه به شانه برای دستیابی به یک کرسی بیش از دیگری می انجامد و رای بانو «گرسنه چشم» در پله هایی برجسته از زمان، سرنوشت‌ دمکراسی نامور به «آمریکایی» را رقم می زند.

زنده باد بانو «گرسنه چشم»!

ب. الف. بزرگمهر   سوم بهمن ماه ۱۳۹۹ 

***

سناتور «شتر گرسنه چشم» (کاملا هریس یا بگمانم «حریص»)، دستیار رییس‌جمهوری برگزیده ی «یانکی» ها، روز دوشنبه ۲۹ دی، در آستانه ی آیین (مراسم) سوگند یاد کردن (بجای واژه ی گوش آزار «تحلیف») «جو بایدن» از جایگاه خود در «مجلس سنای یانکی ها» کناره می‌ گیرد ... با این همه، کناره گیری «شتر گرسنه چشم» از جایگاه نمایندگی به آرش پایان یافتن گماشتگی او در آنجا نخواهد بود. بانو «گرسنه چشم»، روز چهارشنبه در مراسم سوگند یاد کردن «جو بایدن»، در جایگاه دستیار ریاست‌جمهوری «یانکی» ها سوگند یاد می‌کند که در کردار، مهتری «مجلس سنا» نیز به او واگذار خواهد شد. به این ترتیب، بودن وی در مهتری «سنا» می‌تواند کفّه ی رای‌گیری را بسود «دمکرات‌ها» دگر کند.

پس از دستیابی به دو کرسی سنا از سوی «دمکرات‌ها» در "گزینش" تازه در «ایالت «جورجیا» [چیزی در مایه ی گُرگسران ایران در دوران باستان ایران و کم و بیش گرگان کنونی]، هم‌اکنون شمار نمایندگان «دمکرات» و «جمهوریخواه» در این مجلس ۵۰-۵۰ است و رای بانو «گرسنه چشم»، در پله هایی برجسته سرنوشت‌ساز خواهد بود.

برگرفته از «خبرخوان» تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»   ۲۸ دی ماه ۱۳۹۹ (با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!