«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ مهر ۲۴, پنجشنبه

چه خستو شدنی که همه ی نشانه های بندگی و سرافکندگی را در خود دارد

آنچه در پی آمده، تنها یک گزاره از پرچانگی های بیمایه ی آخوند پفیوز امنیتی: حسن فریدون روحانی شده در نشست دیروزِ گماشتگان یکی از دیگری پوشالی تر دولت نامور به «زهدان اجاره ای» است:
«آنها که می‌گویند برجام چه خاصیتی داشته، این یکی از کارهای برجام است که از این به بعد می‌توانیم اسلحه را به هر کشوری که خواستیم بفروشیم یا از هر کشوری که خواستیم بخریم.»* گفته ای که تنها و تنها از زبان آدمی با بهره ی هوشی پایین یا همانا «گاگول» می تواند بیرون پریده باشد و من با خود می اندیشم:
انگار چنین باشد که وی می گوید! ولی، چه گواهمندی چشمگیری! چه خَستو شدنی** که همه ی نشانه های بندگی و سرافکندگی را در خود دارد ... گاگول درنیافته چه شکری خورده ...

ب. الف. بزرگمهر   ۲۴ مهر ماه ۱۳۹۹

* برگرفته از «انصاف»  ۲۳ مهر ماه ۱۳۹۹

** «خستو شدن» به آرش معترف شدن و اذعان کردن («واژه نامه ی دهخدا»)

 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!