«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ فروردین ۲۹, شنبه

به گاه درماندگی، بازهم گوشت را به گربه خواهند سپرد! ـ بازانتشار

برای رژیم جمهوری اسلامی، امنیت ملی ایران به همان اندازه از مانش برخوردار است که پشتیبانی از جان و زندگی شهروندانش!


به گزارش زیر اندکی باریک شوید! شاید جُستار آن در سنجش با بسیاری جُستارهای دیگر، کم تر چشمگیر باشد؛ ولی دربردارنده ی نکته ای است که نه تنها درباره ی رییس «کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس» رژیم که مورد انتقاد زنی شوی از دست داده قرار گرفته، درست است که دیگر سردمداران و دست اندرکاران حاکمیت جمهوری اسلامی با همه ی ادعاهای اخلاقی و اسلامی شان و کل این رژیم را دربرمی گیرد:
جان شهروندان ایرانی، حتا سرسپردگان و کاربدستان ریز و درشتِ خودشان از کم ترین اهمیت برخوردار بوده و تنها مهره هایی بی ارزش برای پیشبرد سیاست های رژیم بشمار می آیند؛ رژیمی که درون آن، جنگ و ستیزی گرگ منشانه برای پیگیری زیستی ددمنشانه همراه با خواری و سرافکندگی با شدت در جریان است و بسیاری از سردمدارانش و از آن میان رهبر دروغگو، بیشرم و مایه ی سرشکستگی همه ی ایرانیان به این یا آن شکل، سرراست یا ناسرراست به ابزار دستِ سیاست های امپریالیستی در کشور و پیرامون آن دگردیسه شده اند. علاء الدین بروجردی، یکی از چنین مهره هایی است که ملیتی دوگانه و بگمان بسیار نیرومند امریکایی دارد.* اسفناک تر و ریشخندآمیزتر از این نیست که چنین پادوی فرومایه ای که هم از کاهدان رژیم می خورد و هم سر در آخور امپریالیست ها دارد، در جایگاه رییس «کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی» آن رژیم تبهکار به نمایندگی از سوی مردم ایران جا خوش کرده است! او نمونه ای است از میان دیگر نمونه های ریز و درشت حاکمیتی که تا اینجای کار، شایستگی های درخور برای سگِ زنجیری امپریالیست ها شدن را به ناچار در خود فراهم نموده است. برای چنین حاکمیتی که همه ی هستی پلید و ننگین خود را به سیاست های امپریالیستی گره زده، امنیت ملی ایران به همان اندازه از مانش برخوردار است که پشتیبانی از جان و زندگی شهروندان ایرانی!

همه ی نیرو را برای سرنگونی این رژیم ضدملی باید بسیج نمود!

ب. الف. بزرگمهر    ۱۹ امرداد ماه ۱۳۹۳

http://www.behzadbozorgmehr.com/2014/08/blog-post_58.html 


* در مورد داشتن ملیت دوگانه ی این پادوی اسلام پیشه کم ترین تردیدی ندارم؛ گواهی هایی بسنده در این باره هست!

*** 

بروجردی دستور داد شوهرم به افغانستان برود 

همسر محمود صارمی، خبرنگار کشته شده خبرگزاری جمهوری اسلامی در افغانستان، گفته که رییس «کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی» با «آگاهی از خطرات جنگ» در این کشور، همسرش را «تحت فشار قرار داد» تا به افغانستان برود.

شبه نظامیان مسلح طالبان در ۱۷ امرداد سال ۱۳۷۷ به کنسولگری ایران در شهر مزار شریف افغانستان یورش بردند. در این یورش، شماری از دیپلمات‌ها و کارکنان کنسولگری و محمود صارمی، خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) کشته شدند. 

از آن هنگام تاکنون، ۱۷ امرداد به عنوان «روز خبرنگار» در تقویم رسمی جمهوری اسلامی به ثبت رسیده است.

علاءالدین بروجردی که سالهاست ریاست «کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس» را بر دوش دارد، در آن هنگام، نماینده ی ویژه دولت ایران در امور افغانستان بود.

روزنامه «شرق» نوشته که آقای بروجردی، مدتی پیش در برنامه تلویزیونی «شناسنامه» گفته بود که او کوشش بسیاری برای رهایی شهید صارمی و سایر دیپلمات‌های کشته شده در افغانستان کرده بود. 

او در این برنامه عنوان کرد که در آن هنگام مسئولیتی نداشته و تنها نماینده ویژه دولت در افغانستان بوده و حتی آن هنگام به وزارت خارجه اعلام می‌کند که وضعیت خطرناک است و باید هرچه زود‌تر اتباع ایرانی را به کشور فراخواند.

رییس کنونی «کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس» در این گفتگوی زنده گفته بود:
«معاونین وقت وزارت خارجه توافق نکردند که دیپلمات‌ها و خبرنگاران را از افغانستان بیرون ببریم و قرار شد مسئولیت را به نیروهای امنیتی پاکستان محول کنیم و به اصطلاح گوشت را به دست گربه دادیم.» 

خدیجه روزبهانی، همسر محمود صارمی، در سالگرد کشته شدن شوهرش به روزنامه شرق گفته که علاءالدین بروجردی به آقای صارمی دستور داد که «باید به افغانستان برگردد و بعد‌ها خودش با هواپیمایی که محمود با آن به مزار شریف رفته بود، به ایران بازگشت.»

خانم روزبهانی با انتقاد از مسئولان دولتی گفته که در ۱۶ سال گذشته هیچ کس درباره کشته شدن همسرش پاسخگو نبوده و افزوده است:
«وظیفه هر دولتی است که از اتباع خود در کشورهای بیگانه دفاع کند، دولت باید پیگیری کند آن هنگام چه کسانی مسئول بودند و چه اتفاقی افتاد؟ الان بعد از این همه سال آقای بروجردی به جای توضیح اتفاق، می‌آید و در تلویزیون می‌گوید: گوشت را دست گربه دادیم.» 

همسر خبرنگار کشته شده خبرگزاری جمهوری اسلامی گفته است:
«در این ۱۶ سال حتی یک‌بار هم آقای بروجردی حالی از ما نپرسید و به دیدن ما نیامد، من چندین بار تماس گرفتم و حتی پیامک دادم و خودم را معرفی کردم تا شاید موفق شوم با ایشان حرف بزنم؛ اما هیچگاه تماسی از سوی او گرفته نشد؛ اما وقتی هنگام حرف می‌شود، به رسانه ملی می‌روند و از خود سلب مسوولیت می‌کنند و بگونه‌ای حرف می‌زنند که گویی تمام کوشش خود را برای نجات جان همسر من کرده است.» 

۱۸ امرداد ماه ۱۳۹۳ 

برگرفته از تارنگاشت «رادیو فردا» وابسته به حاکمیت «یانکی ها» با پارسی نویسی و ویرایش درخور بویژه در نشانه گذاری ها از سوی اینجانب: ب. الف. بزرگمهر
   

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!