این برنام درشت به گفته های روز پنجشنبه پزشکیان [بخوان: «ملیجک نظام»!] اشاره دارد که گفته بود:
«ما بدجوری گیریم؛ از روزی که آمدیم هَمَش مصیبت میبارد و دست بردار هم نیست و تا میخواهیم به یک ساحل برسیم یکی دیگه میآید.» (برگرفته از «تلگرام» ۱۱ امرداد ماه ۱۴۰۴)
تنها یک راه بیش تر نداریم:
رو به دروازه کنیم، نوای بزغاله کنیم؛ ولی حتا نمی دانیم رو به کدام دروازه کنیم که نوای غمگین بزغاله ای رَه گم کرده و سردرگم را بشنوند و بدادش برسند. گفتیم و گفتیم و باز گفتیم: «ما می توانیم ...» ولی الله و پیامبر و «عمّه عطّار» [همانا ائمه اطهار!] و اینا دست به یکی کردند تا سخنان گرانبهایی که بر زبان آوردیم، سبز نشود! کُشت و کشتار و بدار آویختن جوانان مردم هم که نه تنها دردی را درمان نمی کند که کم تر می تواند، نگاه مردم بی آب و نان و برق و اینا را بسوی خود کشانده از بار فشار بکاهد. شاید ناچار شویم به آسمان پناه ببریم؛ ولی دلم گواهی می دهد که در همان نخستین آسمان با شاخ فرشتگان روبرو شده* و با کَلّه بزمین بازگردانده شویم. خدایا! هر چه از تو خواستیم با دهن کژی پاسخ دادی؛ دستکم کاری بکن تا از گزند میلیون ها دشمن در امان بمانیم! سوگند می خوریم که از این پس خفقان بگیریم و با یاوه های بیهوده، مردم نیازاریم. الهی آمین!
ب. الف. بزرگمهر ۱۱ امرداد ماه ۱۴۰۴
* «فرشتگان آسمان نخست، همگی از دم گاوند!»

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر