«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۴ مرداد ۱۷, جمعه

پرسش و پاسخی نمادین از مسوولین ریز و درشت نظام خرموش پرور در چهار رده

هورالعظیم همچنان در آتش می سوزد؛ چکار باید کرد؟

ـ ما به ریز و شپش کارها کاری نداریم. بررسی و رسیدگی به آن ها با مسوولین است.

ـ به من چه؟! جوری به آدم گیر می دهند که انگار من آنجا را آتش زده ام!

ـ باید نخست و پیش از هر کاری آسیب شناسی کنیم تا ببینیم خاستگاه آتش کجاست؛ آیا کسی آن را آتش زده یا نه؟ و اگر پاسخ آری باشد، آیا دانسته و آگاهانه به چنین کار بدی دست یازیده یا الله بختکی آتشی گیرانده است؟ و اگر دانسته باشد، باید روشن نمود زیر سر «موساد» است یا دشمنان ریز و درشت نظام که همه جا هستند.

ـ من اینجا پاسخگوی این کار نیستم؛ آنکه پاسخگوست برای رسیدگی به پیشامدی خانوادگی به کانادا و اینا رفته و روشن نیست کِی برگردد. مگر آن مردک الدنگ نگفته بود: «شما می توانید! خودتان یک پا رییس حمهورید» (زمزمه کنان بگونه ای که دیگران نشنوند)؟ بروید بیل و کلنگ بدست بگیرید و خاک بریزید تا انشاء الله به حول قوه الهی خاموش شود.

ب. الف. بزرگمهر   ۱۷ امرداد ماه ۱۴۰۴

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!