تصویرهایی فرهنگی!
بسیاری از آن ها به هنگام،
مذهبی می شوند و حتا پایش بیفتد در مراسم مذهبی شهر خود در گروه همسرایان نوحه خوان
شرکت می جویند یا چلیپایی بزرگ و سنگین را همراه با همکیشان خود، عرق ریزان به
بالای تپه ای می برند؛ گرچه در سرشت خود به هیچ دین و مذهب و آیینی باور ندارند و
از هرگونه ایدئولوژی به بهانه های گوناگون دوری می جویند: گونه ای هُرهُری مذهبی
که در کشور خودمان، گاه پشت سروده های چهارلنگه ای عمر خیام نیشابوری و گونه ای «خوشباشی
گری» (هِدونیسم) پناه می جوید؛ و همه ی این ها تنها برای آن است که از زیر بار
پاسخگویی به وجدان خود و وجدان اجتماعی بگریزند. آن هنگام که جوانان دلاور ایرانی
برای آزادی خاک میهن خود در جبهه های جنگ جان می دادند، گوسپندانی که تازه چشم و
گوش شان به دیدنی های جهان روشن شده و هنوز بسان امروز، «ترازِ نو» نشده بودند،
چنین نغمه ی بیشرمانه ای سر می دادند:
«شهیدان زنده اند، ما چرا بجنگییم؟
به خون آغشته اند، چشم ها را
می بندیم.»
همه ی آن ها از انقلاب و شورش توده های مردم می ترسند و حتا با شنیدن چنین سخنانی، قلب شان به تاپ تاپ کردن می افتد؛ برخی وقت ها نیز که کار بالا می گیرد، اگر انتقادی هم از حاکمیت کشور خود بکنند با دوراندیشی و حسابگری فراوان همراه است و به عنوان نمونه از انتقادهایی چون: «چرا ارزش پول ملی پایین آمده ...» یا «دخترانِ تنها احساس ناامنی می کنند ...» و یا بد رانندگی کردن مردم در خیابان ها و جاده ها که آن ها را جلوی دوستان تازه ی آمریکایی یا فرانسوی شان شرمنده کرده، فراتر نمی رود.
همه ی این ویژگی ها، توانایی های تازه و همراه با آن،
افزایش نسبیِ «گوسپندان تراز نو» را باید به پای جهانی شدن سرمایه و "کوچک" تر شدن جهان یا
همانا پدیداری «دهکده ی جهانی» گذاشت؛ پدیده ای بسیار خوشایند خداوندان جهان سرمایه
برای پرواربندی هرچه بیش تر گوسپندانی سربزیر، توسری خور، خودخواه، گنده گوز،
سیاست گریز و بی هیچ آرمان و آرزویی والا! گوسپندانی که فشرده ی شعار و باور و
بینش همگی شان، چنین است:
«انقلاب، بد! اصلاحات، خوب!»
ب. الف. بزرگمهر دهم خرداد ماه ۱۳۹۲
https://www.behzadbozorgmehr.com/2014/05/blog-post_6689.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر