«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ آبان ۲۶, جمعه

اینجا نشانه‌ای از تاریخ شوم گذشته است ـ بازپخشش

رفتاری دودوزه بازانه که همه چیز را زیر پا می نهد؛ نه آدمیتی، نه پاس و سپاس به هوده های شناخته و دستینه شده ی جهانی میان کشورها و نه هیچگونه پایداری در رفتار که همه ی آن جانوران دستگاه دوزخی دیوانسالاری «یانکی» ها را به عروسک های کوکی برنامه ریزی شده ای مانند می کند که بسته به برنامه شان، سخنان «الگوریتمیک» پوچ و بی پشتوانه ای از خود در می کنند و خود نیز از آرش و مانش آن ها سر درنمی آورند؛ سخنانی رویهمرفته بی ارزش که گاه بدرازای یک روز رنگ می بازند. نمونه ای گویا از چنان رفتاری عروسک وار، سخنان بر زبان آمده از سوی لات بی سر و پای «یانکی» به هنگام دیدار با رهبر جمهوری سرفراز دمکراتیک خلق کُره در منطقه ی مرزی میان نیمه ی شمالی آن سرزمین باستانی با نیمه ی جنوبی زیر چکمه ی سربازان «یانکی» و سپس گفته های وی درباره ی آن دیدار با خبرنگاران است که گزیده ای از آن را از گزارش شلخته ی زیر از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» به تاریخ نهم تیر ماه ۱۳۹۸ برگرفته، ویرایش، پارسی و بازنویسی نموده ام. افزوده های درون [ ] و برجسته نمایی های متن نیز همه جا از آنِ من است:
«... رییس‌جمهوری ”ایالات متحد“، پس از دیداری پنجاه دقیقه ای با ”کیم جونگ اون“، رهبر کُره شمالی [بخوان: جمهوری سرفراز دمکراتیک خلق کُره!] گفت که هر دو سو درباره ی از سرگیری گفتگوهای کاری با هم همداستان شده اند. وی، پس از این دیدار در همان روز، یکشنبه نهم تیر ماه گذشته، در گفتگو با خبرنگاران، امیدواری خود درباره ی زنده بودنِ هموندان کُره ‌ای گفتگوکننده ی دور پیشین را چنین بر زبان می آورد:
”می پندارم که آنها زنده باشند. می‌توانم بگویم که برجسته ترین آدم شان زنده است. امیدوارم سایرین نیز زنده باشند“

بزرگترین روزنامه کُره جنوبی [بخوان: نیمه ی جنوبی سرزمین کُره در زیر چکمه ی سربازان «یانکی»!] آغاز ماه ژوئن ترسایی به آگاهی رسانده بود که سیاستمدار کُره شمالی [بخوان: جمهوری سرفراز دمکراتیک خلق کُره!] و کارگزار گفتگو با ”ایالات متحد“ در گفتگوهای پیشین، تیرباران شده است [نقش مزدوران کاسه ی داغ تر از آش در دروغپردازی را می بینید؟] با این همه، رسانه ی دیداری «سی اَن اَن» گفته است که آن کارگزار گفتگو همچنان زنده است؛ ولی زیر دیده بانی است! [واپس نشستن و کاستن از دروغی بزرگ، ولی پیگیری دروغپردازی در چارچوبی دیگر]. ”کیم یونگ چول“، دیگر بلندپایه ی دولتی نیز که گفته می‌شد بدار آویخته شده بود [نمی شود که هر دو تیرباران شده باشند! اینگونه دلنشین تر است] ، سپس در یک برنامه ی هنری دیده شد!

پیش از آغاز گفتگوی رهبران دو کشور، دونالد ترامپ [بخوان: لات بی سر و پای «یانکی»!]  همراه با ”کیم جونگ اون“ به خاک کُره شمالی۱ گام نهاد و آن را ”دَمی تاریخی“ نامید:
”رد شدن از این مرز، سربلندی بزرگی بود“.

”کیم“ با اشاره به آن مرز گرانبار شده گفت: ”اینجا نشانه‌ای از تاریخ شوم گذشته است»۲

تنها چهار روز پس از آن روشن می شود که همزمان با آن دیدار و گفتگوی کوتاه، نامه ای از سوی «یانکی» ها، انگلستان، فرانسه و آلمان به ”سازمان نامور به ملت ها“ فرستاده شده که در آن بر بایستگی انجام تحریم‌ها بر ضد جمهوری سرفراز دمکراتیک خلق کره پافشرده شده است.۳

پدیده ای که سویه ی الله بختکی بودن و بر آن شدن ناگهانی لات بی سر و پای «یانکی» برای آن دیدار کوتاه با رهبر جمهوری سرفراز دمکراتیک خلق کره را بسیار کمرنگ می کند؛ مگر آنکه آن لات بی سر و پا برای دهن کژی به سایر جانوران دَم و دستگاه دیوانسالاری خود و دیگر کشورهای امپریالیستی یاد شده در بالا درخواست چنان دیداری داشته که این نیز با گفته های این مردک نابکار، نابخرد و نااستوار در رفتار با ضریب هوشی بسیار پایین که همواره کوشیده و می کوشد همه ی این ها و نادانی های آشکارش در زمینه ی سیاست را با نمایش و هنرپیشگی بپوشاند، در گفتگو با خبرنگاران ناهماهنگ و ناسازگار است. گمانه های دیگری نیز در این باره می توان زد که از پرداختن به آن ها خودداری می ورزم. آنچه بگونه ای چشمگیر روشن است، رفتار دورویانه و آمیخته با دودوزه بازی های «یانکی» هاست که بگمانم به سیم آخر زده اند. جک و جانورانی سخت تبهکار و پلید که اندیشه های شوم و کوته بینانه ای برای به آتش کشیدن همه ی جهان در سرمی پرورانند. 

ب. الف. بزرگمهر   ۱۳ تیر ماه ۱۳۹۸


پی نوشت:

۱ ـ قلم بمزد بیشرم! نام رسمی آن کشور، جمهوری دمکراتیک خلق کُره است و باید آن را همینگونه نوشت و نام برد! ”خاک کُره شمالی ...“  که نوشته ای برای برسمیت شناخته شدن رژیم پوشالی و مزدور ناکجاآبادی به نام ”کُره جنوبی“ است.  می بایستی چیزی در این مایه می نوشتی: ”خاک نیمه ی شمالی  سرزمین کُره“ زیرا آن مرز، مرزی گرانبار شده از سوی کشورهای امپریالیستی برهبری «یانکی» ها و نیمه ی جنوبی سرزمین کُره نیز زیر چکمه ی سربازان «یانکی» است! دو کُره در کار نیست؛ سرزمینی یگانه است.

۲ ـ برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»  نهم تیر ماه ۱۳۹۸

۳ ـ نمایندگی کُره شمالی در سازمان ملل از آنچه «اقدامات دشمنانه» «ایالات متحد» در برابر پیونگ‌یانگ، همزمان با گرایش «دونالد ترامپ» به دیدار و گفتگو با «کیم‌ جونگ‌اون» بر زبان آورده، انتقاد کرده‌است. در بیانیه ی نمایندگی آن کشور در «سازمان ملت ها» به تاریخ ۱۲ تیر ماه گذشته به نامه‌ای اشاره شده که «ایالات متحد» همراه بریتانیا، فرانسه و آلمان به آن سازمان فرستاده‌ و در آن، بر بایستگی انجام تحریم‌ها بر ضد جمهوری سرفراز دمکراتیک خلق کره پافشرده شده است. بگفته ی آن نمایندگی، نامه ی یاد شده، روز ۲۹ ژوئن ترسایی به «سازمان ملت ها» فرستاده شده ‌است. یک روز پس از آن، «کیم جونگ‌اون» درخواست رییس‌جمهوری «ایالات متحد» برای دیدار در منطقه مرزی را پذیرفت ... در بیانیه آن نمایندگی گفته شده که نامه ی یاد شده «این واقعیت را نمایان می‌کند که ”«ایالات متحد»“ براستی در رفتارهای دشمنانه ی خود بر ضد جمهوری دمکراتیک خلق کُره پایدار است؛ هرچند همزمان از گفتگوی دو سو سخن می‌گوید.» بیانیه در پی می افزاید: «شایان درنگ است که این نامه برهبری نمایندگی “ایالات متحد“ و وزارت بیرونی آن کشور، درست در همان روزی فرستاده شده که رییس‌جمهوری ترامپ خواستار دیدار (رهبران دو کشور) شده‌ بود.»

از گزارشی بسیار شلخته از عربی نویس همه سویه نادانی که حتا زمانِ کارواژه ها را نیز درست بکار نمی برد و کار ویرایش و پارسی نویسی را ـ بگمانم دانسته و آگاهانه ـ با دشواری های چندی روبرو می کند؛ برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»  ۱۳ تیر ماه ۱۳۹۸

زیرنویس تصویر:

ـ از اینکه اینجا آمده ام و می خواهم به خاک کشورت پا نهم، خرسندم.
ـ از چهره ات پیداست تا چه اندازه خرسندی. آنجا که ایستاده ای نیز خاک کشور من است (اندیشناک با خود)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!