«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ دی ۵, پنجشنبه

اگر زبان داشتید، آیا همان ناسزا را بر زبان نمی راندید؟

خوشبختانه من در این ولایت پا به جهان ننهادم؛ با فراخوان رهبر معظم نظام به کودکان و نوجوانان اروپایی به اینجا آمدم تا سر و گوشی آب بدهم و با «اسلام ناب محمدی» آشنا بشوم. اینک که چند سالی از آن هنگام می گذرد، راه و رسم بالا رفتن از ریسمان الهی را آموخته و آنگونه که شما ایرانیان می گویید، می توانم گلیمم را از آب بیرون بکشم. امروز که این نوشته از لایحه ی بودجه را خواندم،* یاد آن زمان افتادم که گویا گفته بودم: «ریدم به این ولایت آ..»؛** گرچه خودم یادم نمی آمد؛ به یادم انداختند که چنین سخنان ناشایستی بر زبان آورده بودم. کودک بودم و هنوز توی پوشک کارم را می کردم. شما که درمی یابید و به بزرگی خودتان مرا می بخشید؛ ولی خودتان را جای هر نوزادی که با دستِکم هشت میلیون تومان بدهی در این ولایت پا به جهان می نهد، بگذارید! اگر زبان داشتید، آیا همان ناسزا را بر زبان نمی راندید؟

ب. الف. بزرگمهر  پنجم دی ماه ۱۳۹۸

* «هر کودکی که امسال (۱۳۹۸) در کشور به دنیا خواهد آمد با حداقل ۸ میلیون تومان بدهی عمومی انباشته، چشم به جهان خواهد گشود.» از پیشگفتار گزارش «بررسی لایحه بودجه سال ۹۹» از سوی «مرکز پژوهش‌های مجلس فرمایشی»، برگرفته از «اقتصاد آنور خط» پنجم دی ماه ۱۳۹۸

** «ریدم به این ولایت آ..»  ب. الف. بزرگمهر   دوم خرداد ماه ۱۳۹۳

... و با افزوده هایی در « ریدم به این ولایت آقا ... ـ بازانتشار»  ب. الف. بزرگمهر  ۲۰ دی ماه ۱۳۹۴

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!