«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ آذر ۱۵, جمعه

مسوولین ما بلدند، چجوری مردم را روانی کنند و به تیمارستان بفرستند

خرموش ها از هنگامی که با شغال های اروپای باختری، دربان های بهشت کانادا و شیتیلی بگیرهای «ممالک محروسه ی شیطان بزرگ» و اینا نان و نمک خورده اند، زرنگ شده اند. آفرین کیر خر با این گل هایی که کاشته ای! بگو! شرمت نشود مادربخطا:
مسوولین ما بلدند، چجوری مردم را روانی کنند و به تیمارستان بفرستند.

ب. الف. بزرگمهر  ۱۵ آذر ماه ۱۳۹۸

***

اعمال فشار و تهدید خانواده سُها مرتضایی، توسط مسوولان دانشگاه تهران و نهادهای امنیتی

خانواده سُها مرتضایی، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته علوم انسانی و دبیر وقت «شورای صنفی مرکزی دانشجویان دانشگاه تهران» که چندی پیش در خوابگاه دانشجویی بازداشت شده بود به این دانشگاه احضار و از طرف حراست و معاونت فرهنگی دانشگاه تهران تحت فشار و تهدید قرار گرفتند. در این جلسه به خانواده ی خانم مرتضایی می‌گویند که می‌تواند برگه‌ای را امضاء کند تا «از طرف دانشگاه تهران»، سُها مرتضایی بجای زندان به «بیمارستان روانی» منتقل شود؛ تماس‌های مسوولان دانشگاه تهران با خانواده خانم مرتضایی برای قبول پیشنهاد بستری کردن دبیر پیشین شورای صنفی دانشگاه تهران در بیمارستان روانی، همچنان ادامه دارد. این در حالی است که مادر خانم مرتضایی، هفته پیش از طرف یک نهاد امنیتی احضار شده و مورد بازجویی و تهدید قرار گرفته بود.

سُها مرتضایی در مهر ماه سال جاری در اعتراض به ستاره‌دار شدن خود، اقدام به تحصن در مقابل کتابخانه مرکزی دانشگاه کرده بود. بعد از این حرکت مدنی که نهادهای امنیتی داخل دانشگاه یعنی حراست و کمیته انضباطی و همینطور نیروهای اطلاعاتی خارج از دانشگاه حتی با وجود تمایل آشکار خود توجیهی برای مقابله با این حرکت پیدا نمی‌کردند، خانواده سُها مرتضایی را به دانشگاه احضار کردند.

در این جلسه، مادر خانم مرتضایی تهدید می‌شود که اگر دخترش به تحصن خود ادامه بدهد، بلافاصله دستگیر و علاوه بر میزان حبس دادگاه بدوی (شش سال زندان)، دو سال و نیم دیگر به حکم حبس او اضافه خواهد شد. علاوه بر آنکه مشخص نیست رییس حراست چه جایگاهی در قوه قضائیه دارد که بتواند دو سال و نیم زندان به حکم خانم مرتضایی اضافه کند، یک پیشنهاد کم‌سابقه از طرف او مطرح می‌شود. بعد از تهدید به افزایش حکم زندان این فعال دانشجویی، رییس حراست دانشگاه تهران به مادر خانم مرتضایی می‌گوید که می‌تواند برگه‌ای را امضا کند تا «از طرف دانشگاه تهران» خانم مرتضایی به «بیمارستان روانی» منتقل شود؛ به او “شوک الکتریکی” داده شود تا «دست از این کارهایش بر دارد!»

خانم مرتضایی در تاریخ بیست و شش آبان با یک پیامک به محوطه ورودی خوابگاه فاطمیه دانشگاه تهران فراخوانده شده و سپس با ضرب و شتم از مقابل خوابگاه به همراه دو تن دیگر از دانشجویان بازداشت شد. پیرو بازداشت وی، حراست دانشگاه تلاش می‌کند «برگه مهمان» خانم مرتضایی در خوابگاه را از بین ببرد تا با این بهانه نقش خود در این بازداشت را انکار کند.

مادر خانم مرتضایی، هفته پیش از طرف یک نهاد امنیتی احضار شده و مورد بازجویی و تهدید قرار گرفته بود.

سُها مرتضایی در روزهای اخیر و در پی محرومیت از تحصیل در مقطع دکترا به مدت بیست و یک روز با به همراه داشتن پلاکارد در محوطه دانشگاه تهران، دست به تحصن انفرادی زده بود.

وی در شهریورماه سال گذشته، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به شش سال حبس تعزیری و دو سال محرومیت از عضویت در احزاب و گروه‌ها و دسته‌جات سیاسی محکوم شده بود.

این دانشجوی محروم از تحصیل به دلیل پیگیری وضعیت دانشجویان بازداشتی در اعتراضات دی‌ماه ۹۶ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود.

لازم به یادآوری است که این فعال دانشجویی پیشتر نیز در در سلسله بازداشت های اواخر دی ماه سال ۹۳ به همراه زهرا خندان، فرشته طوسی و پرستو بیرانوند از فعالین دانشگاه‌های امیرکبیر و علامه طباطبایی بازداشت و پس از حدود دو ماه در بهمن ماه همان سال آزاد شد.

برگرفته از «تلگرام اتحادیه آزاد کارگران ایران»   ۱۵ آذر ماه ۱۳۹۸

بختی برای ویرایش همه سویه ی این گزارش نداشتم.  ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!