«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ مرداد ۱۳, دوشنبه

جاکش ها همچشمانی یافته اند نیرومندتر از خود!


به گزارش زیر درباره ی یکی از بنگاه های ازدواج موقت که مسوول آن در یک گفتگوی رسانه ای از «قانون حمایت از خانواده» گرفته تا «قانون اساسی» و قانون های شرع انور «فقه شیعه جعفری» را گواه درستی کار خود گرفته، باریک شوید!

با آنکه خانم مسوول نام نویسی که در همان جایگاه روسپی های پیر و سالخورده در روسپی خانه های دوران گذشته نشسته از پاسخ درست به برخی پرسش ها، گاه زیرکانه شانه خالی کرده و بسیاری چیزها را نمی گوید، گوشه هایی از نابودی بنیاد خانواده در ایران، فشار تنگدستی به توده های مردم و بویژه دختران جوان که از قربانیان عمده ی چنین اوضاعی هستند از لابلای پاسخ های لب گزیده ی وی، بخوبی دیده می شود.

وی که ثبت رسمی تارنگاشت روسپی خانه نوین اسلامی اش و پشتوانه ی «پلیس فتا» را گواه شرعی بودن و درستی کار خود گرفته، در «گریزی به کربلا»، پای کافران را که گویا در کار تارنگاشت دشواری پدید آورده اند به میان می کشد:
«همانگونه که بینندگانِ پیگیر مستحضرند، قطع و وصل‌شدن‌های مداوم تارنگاشت ناشی از این مظلومیت و عناد با فقه شیعه‌ی جعفری بوده است که ما آن را نشان‌دهنده حقانیت فعالیت‌مان محسوب و به کوری چشم کافران در مسیر درستی که در آن گام نهاده‌ایم، مصمم‌تر شده‌ایم.» (گزارش زیر)

با خود می اندیشم:
چرا کافران؟! این ها جاکشانی هستند که "اسلام" و «شرع انور»ش را همچشم نیرومندتری از خود می بینند؛ "اسلام" و اسلام پیشگانی خرده پاتر از دزدان و دستاربندان بزرگ که پای خود را در کفش آن ها فرو کرده، نان شان را آجر می کنند. بیگمان برای خود و دیگران، همچنانکه در گفتگوی زیر نیز بازتاب یافته، چنین بهانه ای دارند:
... چرا که نه؟ مگر این بد کاری است؟! شرع انور که آن را نیکو می داند ... و در این اوضاع وانفسا منبع درآمدی است نه چندان بد برای نان و پنیر و بوقلمونی و کسی چه می داند، اگر انشاء الله کارمان گرفت، پورشه ای در زیر پا ...

«... حق معارفه در این تارنگاشت بین ۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان است و یکی دیگر از مسوولین آن بنگاه در این باره می‌ گوید:
«آقایانی که فکر می‌کنند، مهریه‌ها بالاست و نعوذبالله آن‌ را با حرام خدا مقایسه می‌کنند، اولاً از امنیت روانی، قانونی و حلالیت شرعی و همچنین بیماری‌های ایدز و هپاتیت که بگذریم، این بانوان محترمه که عمدتاً به‌خاطر نیاز مالی و بعضاً عاطفی با اصول خدا، شارع و قانون صیغه می‌شوند کجا و نعوذبالله زنان مورد قیاس شما کجا ...» (همانجا)

می بینید؟! رک و پوست کنده، کار خود را با جاکش های نامسلمان سنجیده است! راستی! چرا نامی از جاکش های کافر در میان نیست؟ بیگمان، حکمتی بزرگ و بلند به بزرگی و بلندی دستار آقایان در میان است؛ و آن «نعوذبالله» در این میان چکاره است؟ مگر ... خدای بخشنده ی مهربان نیز گاهی بلند می شود و گذارش به آنجا می افتد؟! سپس به یاد می آورم که این واژه را با واژه ی همانند دیگری در عربی که با «زِ دسته دار» (ظ) نوشته می شود، جابجا گرفته ام؛ پیری و خرفتی است دیگر! کاریش نمی شود کرد.

خانم مسوول در بخشی دیگر از گفتگو می گوید:
«هر خانمی حتی ۱۸ ساله‌ی غیر دوشیزه (البته با ارایه مدارک پزشکی) هم در این تارنگاشت‏ هستند و حتماً پدر و جد پدرشان متوفی است. آنها شرایط خاص خودشان را دارند. اگر مجرد باشند و سابقه‌ی ازدواج هم نداشته باشند می‌توانند، در این تارنگاشت ثبت نام کنند البته اگر مرجع تقلید آنها حضرت آیت الله‌العظمی سید محمد صادق روحانی باشد. متوجه هستید؟» (همانجا)

با خود می اندیشم:
بله! بله! بیگمان، آن «بزرگ نشانه ی خدا» را یافته اند که فتوایی متفاوت تر از آخوندهای سایه روشن اسلام داده و خانم های بی نوای غیر دوشیزه را از پیامدهای ناگوار دیگری رهایی بخشیده است. در چنین اوضاعی باید دست این یکی را بوسید ... تقلید کردن از این یا آن مرجع پولی شده؟ هر کدام برای خود سرقفلی دارند؟ ... هماوندی این «بزرگ نشانه ی خدا» با این بنگاه و شاید سایر بنگاه ها در چیست؟ ... دور بودن از میهنی که اینچنین از سوی مدعیان گستاخ "فرهنگ"ی خوار و فرومایه به آلودگی کشیده شده، این بدی ها را نیز دارد ...

به یاد آن سروده ی زیبای حافظ می افتم که رندی شوخ چشم، یادآورش شده بود:
«چون نقش غم ز دور ببینی شراب خواه
تشخیص کرده‌ایم و مداوا مقرر است»

... و من که نوشتنم، بیش تر پاسخ به رستاخیزی درونی است و نه زاده ی سرشت و دهشی شاعرانه و مومیایی هستی اش، بیش تر سنگواره ای را مانند است*، ناچارم، گفتار خود وی را پی گیرم:
جام شراب عشق کو تا که به می وضو کنم ...

واپسین پاسخِ خانمِ مسوولِ نام نویسی که گفته ی سعدی را بگونه ای نارسا پی گرفته و همه ی مسوولیت ها را به گردن خود خانم ها یا رُک و پوست کنده تر بگویم: برده های جنسی می اندازد، آزاردهنده تر است:
«... من آنچه شرط بلاغت بود با ‏تو گفتم؛ تو خواه پند گیر خواه ملال!» (همانجا)

بنگاه هایی کارچاق کن و «دلّالان محبت»ی که حتا در آن اندازه که جاکشان شناخته شده ی سُنتّی، خود را در برابر زنان نگونبخت تن فروش پاسخگو می دانستند، پاسخگو نمی دانند؛ وردی می خوانند و خدا را از آسمان به زمین می کشند و گواه می گیرند؛ اینک، کار چاق شده، خدا آن را دستینه نموده و دستمایه ای برای گذران زندگی فراهم شده است. 

... و من مانده ام در این وانفسای ناجوانمردانه ی باخترزمین که در اینجا نیز چون آنجا، جنگیده، زخم برداشته و سپر نینداخته ام با تیرهای زهرآگین آن شیخ اجل چه کنم:
«غم دل با تو نگویم که تو در راحت نفس     نشناسی که جگرسوختگان در المند» در این نیز حقیقتی بزرگ نهفته است.

ب. الف. بزرگمهر  ۱۳ امرداد ماه ۱۳۹۳

* «برای این سراینده، شعر، یک نیاز، یک پاسخ به رستاخیز درونی است و نه زاده ی قریحه و موهبت شاعرانه اش و این مومیایی از سنگ ها به دشواری می تراود» از دیباچه ی «با پچپچه ی پاییز»، احسان طبری (تبری)

** من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم/تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
 
|||||||||||||||||||||||||||||||||||

ازدواج موقت با کارت ملی!

کافرها ورود پیدا نمی‌کنند. اینجا همه چیز شرعی است. در بخش معرفی‌ها آمده:
«کد خانم ۴: باکلاس، شیک با زیبایی خوب، مدرن و …»؛
«کد خانم ۶: جوان، زیبا، بسیار جذاب و های‌کلاس امروزی ـ شیطون و گرم».

این خانم‌ها در تارنگاشت «صیغه ایرانیان/ همسریابی ازدواج موقت در تهران» ثبت نام کرده‌اند؛ تارنگاشتی که به‌گفته‌ی مسوول ثبت نام آن «در سامانه رسمی ثبت شده و حقانیت آن از طریق پلیس فتا ‏قابل پیگیری است.» این تارنگاشت از دو سال پیش،‏ فعال است و با اینکه بیش از ۱۰۰ ‏بار از سوی کفار مورد یورش بزرگ قرار گرفته،‌ اما همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهد:
«همانگونه که بینندگانِ پیگیر مستحضرند، قطع و وصل‌شدن‌های مداوم تارنگاشت ناشی از این مظلومیت و عناد با فقه شیعه‌ی جعفری بوده است که ما آن را نشان‌دهنده حقانیت فعالیت‌مان محسوب و به کوری چشم کافران در مسیر درستی که در آن گام نهاده‌ایم، مصمم‌تر شده‌ایم.» به جز این تارنگاشت، صدها وبلاگ و تارنگاشت همسریابی در حال حاضر فعالند. این در حالی است که مسوولان وزارت ورزش و جوانان، وزارت ارشاد اسلامی، دادستانی و پلیس فتا بارها فعالیت این تارنگاشت‌ها را غیرقانونی دانسته و نسبت به احتمال کلاهبرداری از طریق این تارنگاشت‌ها هشدار داده‌اند. در واپسین اظهار نظر، معاون ساماندهی امور جوانان درباره‌ی فعالیت تارنگاشت‌های همسریابی و همسرگزینی گفته است:
«فعالیت این دو تارنگاشت با هم متفاوت است. تارنگاشت‌های همسریابی برای افراد مختلف همسر پیدا می‌کنند که فعالیت آنها از نظر ما غیرقانونی و بدون کنترل است. اکنون براساس آمار نیروی انتظامی حدود ۳۰۰ تارنگاشت در این خصوص فعالیت می‌کنند که برای کنترل فعالیت تارنگاشت‌های همسریابی با قوه قضائیه و پلیس امنیت جلساتی داریم. اما فعالیت تارنگاشت‌های همسرگزینی در واقع مشاوره برای کمک به انتخاب همسر است که در این خصوص برنامه‌‌های خوبی داریم و به جاهای مناسبی می‌رسیم.»

خانم یگانه، مسوول ثبت نام تارنگاشت صیغه ایرانیان تأکید دارد، چون فعالیت‌ این تارنگاشت شرعی است، پس قانونی هم هست. او به ماده‌ی ۲۸ قانون اساسی اشاره می‌کند:
«هرکس حق دارد شغلی را که بدان مایل و مخالف اسلام، مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست، برگزیند.» در بخشی از این تارنگاشت آمده است:
«این تارنگاشت فقط فتوای کتبی مراجع عظام تقلید جهان تشیع (مجوز شرعی) را کسب و هیچ‌گونه مجوزی از هیچ نهاد قانونی جز ‏قانون اساسی، قانون مدنی و قانون حمایت خانواده ندارد؛ لذا فعالیت ما به استناد اصل ۱۲ و ۲۸ قانون اساسی و مواد ۱۰۳۴، ۱۰۷۱ و ۱۰۷۵ قانون مدنی و ماده‌ی ۲۱ قانون حمایت خانواده در موضوع وکالت نکاح منقطع کاملاً قانونی است.‏»

بر اساس ماده ۲۱ قانون حمایت از خانواده، نکاح موقت ‏تابع موازین شرعی و قانون مدنی و ثبت آن الزامی نیست. ماده ۲۱ از جمله مواد جنجالی لایحه‌ی حمایت از خانواده است که از زمان طرح تا تصویب مخالفان و موافقان بسیاری تا اینکه سرانجام خانه ملت به ثبت ازدواج موقت در سه مورد باردار شدن زن، توافق طرفین و طرح موضوع به عنوان شرط ضمن عقد رأی داد.

مدیریت تارنگاشت را فردی به نام فردین شمائی، کارشناس حقوق قضایی به عهده دارد. حق معارفه در این تارنگاشت بین ۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان است و شمائی این مبلغ را مناسب می‌داند:
«آقایانی که فکر می‌کنند، مهریه‌ها بالاست و نعوذبالله آن‌ را با حرام خدا مقایسه می‌کنند، اولاً از امنیت روانی، قانونی و حلالیت شرعی و همچنین بیماری‌های ایدز و هپاتیت که بگذریم، این بانوان محترمه که عمدتاً به‌خاطر نیاز مالی و بعضاً عاطفی با اصول خدا، شارع و قانون صیغه می‌شوند کجا و نعوذبالله زنان مورد قیاس شما کجا و در مورد هزینه معرفی نیز هزینه‌های بسیار سنگین تبلیغات، تعمیر و نگهداری تارنگاشت و حقوق پرسنل تارنگاشت را محاسبه و لحاظ نمایید.»

از یگانه، مسوول ثبت‌نام که «متاهل و متولد ۱۳۴۷» است، جزئیاتی درباره‌ی فعالیت این تارنگاشت پرسیدیم. یگانه تأکید‌ کرد که بهره برداری از خدمات این تارنگاشت برای دختران مجرد سپارش نمی‌شود و بهتر است که دختران مجرد در درجه‌ی اول بکوشند ازدواج دائم داشته باشند.

پرسش: شرایط ثبت نام در این تارنگاشت برای ازدواج موقت چیست؟

پاسخ: قبل از هر چیز باید شرایط خودتان را در یک پیامک توضیح دهید. مثلاً اگر دوشیزه باشید، اصلاً نمی‌توانید این کار را انجام دهید. من به دوشیزگان توصیه می‌کنم ازدواج دائم داشته باشند؛ چون ازدواج موقت تبعات روحی خاص خودش را از نظر خانوادگی و اجتماعی دارد. بانوان دیگر شرایط و ویژگی‌هایشان را در یک پیامک مطابق با دستورالعمل تارنگاشت (نام و نام خانوادگی و تأهل، سن و شهر و شغل، تلفن ثابت، ‏تاریخ و ساعت و دقیقه‌ی ‏واریز مبلغ) می‌فرستند. من آنها را به واحد هماهنگی ارجاع می‌دهم و آنجا تصمیم می‌گیرند که آنها را ثبت‌نام ‏بکنند یا نه. مشخصات این افراد با یک کد و نام مستعار در تارنگاشت منتشر می‌شود.

پرسش: ولی من دیدم دخترهای ۱۸ یا ۱۹ ساله هم در این تارنگاشت ثبت نام کرده‌اند.

هر خانمی حتی ۱۸ ساله‌ی غیر دوشیزه (البته با ارایه مدارک پزشکی) هم در این تارنگاشت‏ هستند و حتماً پدر و جد پدرشان متوفی است. آنها شرایط خاص خودشان را دارند. اگر مجرد باشند و سابقه‌ی ازدواج هم نداشته باشند می‌توانند، در این تارنگاشت ثبت نام کنند البته اگر مرجع تقلید آنها حضرت آیت الله‌العظمی سید محمد صادق روحانی باشد. متوجه هستید؟

پرسش: پس خانم‌های مجرد هم می‌توانند ثبت نام کنند؟

دختران مجرد با انجام این کار دچار صدمات روحی بسیاری می‌شوند و آینده‌شان‌ خراب می‌شود. مدیریت تارنگاشت خانم‌های دوشیزه را ثبت نام نمی‌کنند به‌ویژه اگر جوان باشند.

پرسش: مهریه چگونه و براساس چه معیارهایی تعیین می‌شود؟

مهریه با توجه به شئونات خانم تعیین می‌شود، مانند مهریه‌ی ازدواج دائم… با توجه به شئونات خانوادگی تحصیلی و اخلاقی تعیین می‌شود.

پرسش: چه ضمانتی برای پرداخت آن وجود دارد؟

مهریه با نظارت تارنگاشت حتماً پرداخت می‌شود. شما مشخصات خودتان را می‌فرستید؛ اگر مورد ازدواج دائم وجود داشت، به شما می‌گوییم.

پرسش: یعنی شما برای معرفی افراد برای ازدواج دائم هم اقدام می‌کنید؟

البته در مورد ازدواج دائم ما هیچ تضمینی نمی‌کنیم. تحقیق با خود خانواده است.

پرسش: مردهایی که به تارنگاشت مراجعه می‌کنند، واقعا چقدر قابل اطمینان هستند؟

ما بر اساس خوداظهاری گزینش و ارزیابی می‌کنیم. اگر من موردی را معرفی کردم شما خودتان اول تحقیق کنید. برای ازدواج موقت تکلیف مشخص است. یک ساعته یا یک ماهه، اما در مورد ازدواج دائم فرق می‌کند.

پرسش: می‌گویند بیشتر کسانی که به این تارنگاشت‌ها مراجعه می‌کنند، مردان متأهل هستند.

نه اشتباه است، بیشتر مجرد هستند. افراد متأهل هم اگر خانم‌شان بیمار باشد یا در سفر بوده یا جدا از آنها زندگی کند به ما مراجعه می‌کنند.

پرسش: شما چطور می‌فهمید که این مردان حقیقت را می‌گویند؟

الان من چطور با شما صحبت می‌کنم؟ همینطوری هم با اینها صحبت می‌کنم. اگر دروغ بگویند به خودشان مربوط است. صحت اظهارات با خود افراد است. اگر مردی زنش تومور مغزی دارد و روی ویلچر است، مجرد محسوب می‌شود. ۹۰ درصد متقاضی‌های ما افراد مجرد هستند، نمی‌دانم این سوء‌تفاهم از کجا ناشی شده. اگر زنی بخواهد، می‌تواند مدارک پزشکی همسر مرد را ببیند تا مطمئن شود. اگر نتوانست جواب مثبت بگیرد، مسوولیت با خود آقاست. خانمی هم که نخواهد با فرد متأهل باشد، باید شرط بگذارد که من آقای متأهل را نمی‌پذیرم. شرط همسریابی را فرد می‌تواند مشخص کند، ما چیزی را تعیین نمی‌کنیم.

پرسش: برای انجام صیغه‌ی یک‌ساعته شما اصل شناسنامه را هم می‌بینید یا فقط کارت ملی را می‌گیرید؟

داشتن اصل کارت ملی معتبر کفایت می‌کند.

پرسش: تارنگاشت شما ‏برای تأمین مسکن مراجعه‌کنندگان هم کمک می‌کند؟

این بستگی به متقاضی دارد. اگر خانمی قید کرده نمی‌تواند جای مناسبی را فراهم کند باید آقا این کار را انجام دهد. در موارد یک‌ساعته تأمین مسکن با خانم است. در برخی موارد هم تارنگاشت کمک می‌کند تا امنیت لازم برقرار شود.

پرسش: چگونه؟

یک زن از طرف تارنگاشت در محل عقد یک‌ساعته حضور دارد.

پرسش: برای عقد یک‌ساعته هزینه‌ی مکان از طرف چه کسی پرداخت می‌شود؟

ببینید یک مهریه است که باید خود فرد بپردازد و یک هزینه‌ی معرفی است. تارنگاشت یک فیلتر ورودی است. حتی اگر این تارنگاشت دولتی بود، باید هزینه‌هایی به آن پرداخت می‌شد تا هر آدم بی‌سر و پایی اینجا ثبت نام نکند و هر کاری خواست نتواند انجام دهد. منتهی خود خانم اگر مسکن نداشته باشد، ما مسکن را معرفی می‌کنیم. البته مسکن مال ما نیست. مال فرد مورد اطمینان ماست.

پرسش: هزینه یک‌ساعته‌ی این مکان چقدر است؟

الان برای یک ساعت باید ۳۰ هزار تومان از طرف خانم پرداخت شود، رقم سنگینی نیست.

پرسش: در تارنگاشت گفته شده خانه‌ها برای عقد یک ساعته در غرب تهران و کرج واقع است، درست است؟

(مکث) خب… در این مورد با توجه به شرایط افراد مکان را معرفی می‌کنیم. این مراحل بعدی است.

پرسش: در فضای مجازی تعداد زیادی تارنگاشت و وبلاگ همسریابی و صیغه وجود دارد. چطور باید به تارنگاشت شما اعتماد کرد؟

من در مورد تارنگاشت‌های دیگر هیچ آشنایی ندارم، بنابراین حرفی هم نمی‌زنم. دو سال است که تارنگاشت ما فعالیت می‌کند. این تارنگاشت معتبر بوده و در ستاد ساماندهی وب‌تارنگاشت‌ها ثبت است. البته می‌دانید که نه‌تنها به تارنگاشت ما، بلکه به هیچ تارنگاشتی مجوز داده نشده است اما باید این را هم بدانید که چون این مسئله خلاف شرع نیست، خلاف قانون هم محسوب نمی‌شود. از من می‌شنوید، خودتان باید به عنوان خانم  از خودتان مواظب کنید. اگر توجه کنید بیشتر این صفحه‌ها وبلاگ هستند، تارنگاشت نیستند که بتوانید اطمینان کنید. ما به دختران جوان توصیه می‌کنیم در هیچ وبلاگی ثبت نام نکنند. در مورد این تارنگاشت هم می‌توانید از ستاد ساماندهی وب‌تارنگاشت‌ها پیگیری کنید. می‌توانید حتی از طریق پلیس فتا هویت ما را بررسی کنید.

پرسش: بنابراین می‌توان به شما اطمینان کامل کرد؟

من خانمی را می‌شناسم که ازدواج موقت کرده، باردار شده و کورتاژ کرده است. شما آخر کار را هم ببینید. شما هر کجا زنگ بزنید فوری ثبت نام می‌کنند. اما من به دختران مجرد هشدار می‌دهم. یک خانمی که بیوه و مطلقه است و بچه دارد، چندان مشکلی ندارد. افرادی که سنشان کم است و دوشیزه هستند، مشکل دارند. افراد می‌توانند کار را در منزل انجام دهند. به نظر من این روش بهتر است تا این راه‌ها.

پرسش: ضمانت افراد از لحاظ بیماری‌های مقاربتی چگونه است؟

ببنید ما آنها را می‌فرستیم دکتر برای ما مدرک بیاورند. موارد ماهانه با یک‌ساعته فرق دارند. احتمال بیماری در موردهای یک ساعته با توجه به دستورالعمل تارنگاشت وجود ندارد. ما یک سری شرایط گذاشتیم که خانم‌ها باید رعایت کنند. اگر کسی رعایت نکرد، مسوولیتش با خودش است. اما برای ماهانه محدودیتی وجود ندارد. ولی برای یک ساعته محدودیت وجود دارد. احتمال هر چیزی هست. ما کسی را هم تحریک و تشویق نمی‌کنیم و همه‌ی احتمالات را خود فرد باید در نظر بگیرد. من آنچه شرط بلاغت بود با ‏تو گفتم؛ تو خواه پند گیر خواه ملال.‏


بختی برای ویرایش همه جانبه ی این گزارش نداشتم؛ تنها در برخی جاها، اندکی در نشانه گذاری ها از سوی اینجانب، ویرایش شده است. برجسته نمایی های متن، همه جا از آنِ من است.      ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!