«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ مرداد ۳۰, پنجشنبه

... ﺳﻼمی ﻫﻢ ﺑﻪ میمون می رﺳﺎﻧﺪﯼ!

به بهانه ی درگذشت بانوی غزل ایران، سیمین بهبهانی

ﺍﺣﻤﺪﯼ ﻧﮋﺍﺩ ﺩﺭ ﺑﯿﺮﺟﻨﺪ ﺑﺎ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩ ﺍﺯ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﺍﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻭ ﻣﻨﺘﻘﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ:
«ﺍین ها ﺷﯿﻄﺎﻥ ﭘﺮﺳﺘﺎﻥ ﻣﺪﺭﻥ ﺍﻧﺪ ... ﺑﺮﺧﯽ ﻗﯿﺎﻓﻪ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﯼ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ؛ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﮏ ﺑﺰﻏﺎﻟﻪ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ ﻓﻬﻢ ﻭ ﺷﻌﻮﺭ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ

ﭘﺎﺳﺦ دندان شکنِ ﺳﯿﻤﯿﻦ ﺑﻬﺒﻬﺎﻧﯽ ﺑﻪ وی در کالبد سروده ای دلنشین و پرمایه

شنیدم ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﮔﻮﻫﺮ فشاندی
ﮐﻪ روشنفکر ﺭﺍ ﺑﺰﻏﺎﻟﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﯼ

ﻭﻟﯽ ایشان ﺯ خویشانت نبودند
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺧﻂ ، ﺟﻤﻠﻪ ﺭﺍ بیجا نشاندی

ﺳﺨﻦ گفتی ﺯ ﻋﺪﻝ ﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺁﻧﺮﺍ
ﺑﻪ ﻧﺎﻥ ﻭ ﺁﺏ مجانی کشاندی

ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻧَﻘﻠﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻧٌﻘﻞ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ
ﻫﯿﺎﻫــﻮ ﺷﺪ ﻋﺠﺐ توتی تکاندی

ﺳﺨﻦ ﻫﺎﯾﺖ ﺯ ﺣﮑﻤﺖ ﺩﻓﺘﺮﯼ ﺑﻮﺩ
ﭼﻪ ﮐﻔﺘﺮﻫﺎ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻓﺘﺮ ﭘﺮﺍﻧﺪﯼ

ولیکن ﭘﻮﻝ نفت ﻭ ﺳﻔﺮﻩ خلق
ﺯ ﯾﺎﺩﺕ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺯﺍﻥ ﭘﺲ ﻻﻝ ﻣﺎﻧﺪﯼ

ﺳﺨﻦ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺭﯾﺴﻤﺎﻥ ﺑﻮﺩ
دریغا حرفی اﺯ جنگل نراندی

ﭼﻮ ﺍﺯ ﺑﺰﻏﺎﻟﻪ ﮐﺮﺩﯼ ﯾﺎﺩ، ﺍﯼ ﮐﺎﺵ
سلامی هم ﺑﻪ میمون می رﺳﺎﻧﺪﯼ

ﺳﯿﻤﯿﻦ ﺑﻬﺒﻬﺎﻧﯽ

از «گوگل پلاس» با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور پیشگفتار بالای سروده از اینجانب؛ برنام را از متن سروده برگزیده ام.    ب. الف. بزرگمهر


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!