«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ مرداد ۳۱, جمعه

نه راهی پیش پایت خواهم نهاد و نه دری برایت خواهم گشود! بجوی تا بیابی!


نوشته است:
الهی دانایی ده که در راه نیفتیم
بینایی ده که در چاه نیفتیم
بنمای رهی که ره نماینده تویی
بگشای دری که درگشاینده تویی
من دست به هیچ دستگیری ندهم
کیشان همه فانی اند و پاینده تویی

از «گوگل پلاس»

***

از زبان خدا:
ترا دانایی دادم که خوب را از بد بازشناسی!
نه تنها ترا که الاغ را بینایی دادم که دو بار پای در چاله ای ننهد!
ترا از بهشت برین بیرون راندم و به زمینی به این گشادگی با راه ها و بیراهه های بیشمار افکندم تا خود راه را از چاه بازیابی!
اینکه کدام در را بگشایی یا کدام راه را بپویی با خود توست تا بیازمایی و خطا کنی و بیاموزی!
ترا کونی دادم برای جنبیدن و ره پیمودن؛ نه برای آسودن و هر آن دست به دامن من شدن!
به تو گفته بودم: «از تو حرکت و از من برکت!» و تو همچنان برکت را بی هیچ حرکتی خواهانی!
نه راهی پیش پایت خواهم نهاد و نه دری برایت خواهم گشود!
بجوی تا بیابی!

ب. الف. بزرگمهر     ۳۱ امرداد ماه ۱۳۹۳

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!