«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ آبان ۲۹, دوشنبه

اگر این دو توانستند به چنان جایگاه هایی دست یابند، شما هم می توانید ... ـ بازپخشش

کودنی از چهره اش می بارد؛ کسی که بجای مغز با پایش می اندیشد؛ آن هم تنها هنگامی که می خواهد لگدی روانه ی بخت برگشتگان پلستینی کند. آن یکی، آویگدور هم به چنین دردی دچار است؛ کسی که بگمانم در آن سن و سال تا ننه اش ناشتا چیزی به حلقش نریزد، سرِ حال نمی شود و بیم جنگ افروزی بی هیچ شَوَندی بالا می گیرد:
بخور پسرم! اخم هایت را باز کن و با چهره ای گشاده سرِ کار برو! جنگ راه نیندازی ها؟

دو کودن، در میان ملتی باهوش و از دید من، باهوش ترین ملت جهان که پیوندهای دیرینه ای نیز با مردم ایران دارند و برخلاف تازیان عرب که در نابودی ایران و فرهنگ ایرانی بسیار کوشیدند و تا اندازه ای نیز کامیاب شدند، یهودیان از دیرباز، انگ و نشان برجسته ای در تاریخ ایران از خود بر جای نهاده و در بهبود هماوندی های میان ایرانیان با دیگر ملت های پیرامون و حتا دورتر از آن میان بویژه در زمینه ی بازرگانی داشته و به پربار شدن فرهنگ ایرانی کمک های گاه شایانی نیز نموده اند. با خود می اندیشم:
شاید بهتر باشد تصویرهای این هر دو را در آموزشگاه های کودکان وامانده ی ذهنی در اسراییل و جاهای دیگر بدیوارها بیاویزند و هر بامداد به آن کودکان یادآور شوند:
ببینید! اگر این دو با همه ی واماندگی های خود توانستند در میان ملتی بسیار باهوش به جایگاه نخست وزیری و وزیر جنگ برسند، شما هم می توانید ...

راستی، آیا ما ایرانیان نیز کمابیش به چنان دردی دچار نیستیم که هر کودن و مُنگل و زبانباز کون پاره ای به برترین جایگاه های کشوری و دولتیِ خیمه و خرگاه آنچه رهبری می خوانند، دست می یابد و جز زیانکاری و تباهی ببار نمی آورد؟!

ب. الف. بزرگمهر   ۱۳ خرداد ماه ۱۳۹۷

https://www.behzadbozorgmehr.com/2018/06/blog-post_66.html

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!