لات بی سر و پای «یانکی»:
من باید از جایی کار را آغاز کنم، کُره که شمالی و جنوبی اش برایم یکی است، لبنان، ایران یا اگر بایسته باشد، حتا یکی از کشورهای سرکش اروپایی! وقتی جهان بکام ما نمی چرخد و این همه همچشم هم اینجا و آنجا پیدا کرده ایم، چاره ی دیگری نیست.
قارچ تازه روییده ی فرانسوی بر پاجوشِ درختِ سر تا پا کپک زده ی دمکراسی بورژوایی:
پس ما هیچ نقشی نداریم؟!
لات بی سر و پای «یانکی»:
این دیگر با خود شماست؛ یا همچنان از ما فرمان می برید و پشتِ گردنِ هم، دنبال مان می آیید یا می روید پیِ لاس خشکه زدن با این و آن یا صاف و ساده، غازچرانی تا نوبت تان برسد! اینجور نمی شود که کار را ما چاق کنیم و شما بیش ترین بهره اش را ببرید.
ب. الف. بزرگمهر ۲۸ آبان ماه ۱۳۹۶
https://www.behzadbozorgmehr.com/2017/11/blog-post_31.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر