«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ آبان ۱۷, دوشنبه

شاید به «دالایی لاما» پیشنهاد زناشویی بدهم

«از من می پرسند پس از کنار رفتن از این جایگاه چکار خواهم کرد. پیش تر هم گفته بودم که نخست کمی خستگی در خواهم کرد و سپس خواهیم دید چه سودایی در سر خواهم داشت. بگمانم انگاره (ایده) های دیگری به سرم خواهد زد ... »* کسی چه می داند؟ شاید به «دالایی لاما» پیشنهاد زناشویی بدهم. مردِ خوب و سربراهی است که هنوز هم بجای آبریزگاه مردانه گاه گداری سر از آبریزگاهِ زنانه درمی آورد و ناخواسته آشوب بپا می کند. با هم که باشیم، گرهِ این دشواری خودبخود گشوده می شود ...

ب. الف. بزرگمهر   ۱۷ آبان ماه ۱۴۰۰

* از گفته های «ننه مرکل»، برگرفته از «اسپوتنیک»  ۱۷ آبان ماه ۱۴۰۰ (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!