«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ آبان ۲۸, جمعه

مَنتیکی فریبکارانه در پاسداری از تباهی و پلشتی

نمی دانم در آن دانش نمایِ «شنگول و منگول» («معقول و منقول») چه نامی بر چنین خرده مَنتیکی۱ نهاده اند؛ خرده مَنتیکی سست و فریبکارانه که بر بنیاد آن می توان یاوه ی بر زبان آمده از سوی وی۲ را در مارپیچی بیهوده، چنین پی گرفت:
مشکلات هم هست؛ گرفتاری ها هم هست؛ ... اما اگر از دست ما بیرون بود، چه کنیم؟ رها کنیم حکومت دین را؟! ... «امیرالمومنین» فرمود، در حکومتِ من ۳۰۰ خلافِ شرع هست که از دستم کاری ساخته نیست ... منطق «امیرالمومنین» این است؛ اگر حکومت علی باشد، ۳۰۰ تا خلاف شرع هست؛ اما اگر حکومت علی نبود، می شود ۳۰۰۰۰ تا۳ ... و «قَس عِلیهذا»!

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!

ب. الف. بزرگمهر   ۲۸ آبان ماه ۱۴۰۰

پی نوشت:

۱ ـ واژه ی عربی نمای «منطق»، همانا دگردیسیده شده ی «مَنتیک» در زبانِ پهلوی پارسی باستان است. بنگرید به پی نوشتِ یادداشت «ما گام بگام می آموزیم که چشم امید به شما دشمنان طبقاتی خود نداشته باشیم ...» ب. الف. بزرگمهر ۲۹ آبان ماه ۱۳۹۹ در پیوندِ زیر:

https://www.behzadbozorgmehr.com/2020/11/blog-post_499.html

۲ ـ گفته های آخوند کون تغار (برگرفته از «تلگرام»): مَنتیکی فریبکارانه در پاسداری از تباهی و پلشتی

۳ ـ این نیز بماند و دانسته به آن نپرداخته ام که «امیرالمومنین» چنین شکری میلی نفرموده و چنین بی مَنتیک نبوده که بتوان دُم خرموشیِ دراز خود را به دُم وی گره زد.



هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!