«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۷ شهریور ۱, پنجشنبه

جاهل فراز مَسنَد و عالِم برون در

اصحابنا می فرمایند كه این اخلاق به غایت مكرر و مجوفست. هر بیچاره ای كه به یكی از این اخلاق ردیه مبتلا گردد، مدت العمر خائب و خاسر باشد و بر هیچ مرادی ظفر نیابد. خود روشن است كه صاحب حیا از همه نعمت ها محروم باشد و از اكتساب جاه و اقتناء مال قاصر. حیا پیوسته میان او و مرادات او مانعی عظیم و حجابی غلیظ شده، او همواره بریخت و طالع خود گریان باشد. گریه ابر را كه حیا گفته اند، از اینجا گرفته اند.

رسول (ع) می فرماید: «الحیاء تمتع الرزق» [شرم، مانع روزی است] و مشاهده می رود كه هر كس كه بیشرمی پیشه گرفت و بی آبرویی مایه ساخت، پوستِ خلق می كَنَد؛ هر چه دلش می خواهد، می گوید؛ سر هیچ آفریده ای به گوزی نمی خرد؛ خود را از موانع به معارج اعلی می رساند و بر مخدومان و بزرگتران از خود بلكه بر كسانی هم كه او را گائیده اند، تَنَعُّم می كند و خلایق به واسطه وقاحت از او می ترسند و آن بیچاره محروم كه به سمت حیا موسوم است، پیوسته در پس درهای بازمانده و در دهلیز خان ها سر به زانوی حرمان نهاده، چوب دربانان خورَد و پسِ گردن خارَد. به دیدة حسرت در اصحاب وقاحت نگرد و گوید:
جاهل فراز مسند و عالِم برون در
جوید به حیله و راه و به دربان نمی رسد

جاودانه عُبید زاکانی

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!