«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۷ مرداد ۲۵, پنجشنبه

یورش پیشگیرانه

... بعله کودک بودند؛ ولی کودکان حوضی!

همین شش هفت روز پیش بود که در یورش تبهکارانه ی هوایی از سوی گروهمبندی اهریمنیِ شیخک ها و خرسک های درون و پیرامون شاخاب پارس برهبری عربستان زیر چکمه ی خاندان پلید سعودی، دستِکم ۲۹ کودک یمنی همراه با شماری از بزرگسالان در بازار دهیان در شمالِ استان صعده به خاک و خون کشیده شده و جان دادند. «خبرگزاری رویترز» شمارِ کودکان جان سپرده در پی این یورش ددمنشانه را دستِکم ۴۰ تن گزارش داده است. (بنیادِ گزارش از «رادیو فردا» ۲۳ اَمرداد ماه ۱۳۹۷)

نمایندگی آن خاندان پلید در سازمان پوشالی و ابزار دستِ ششلول بندهای "جامعه ی جهانی"، نامور به «سازمان ملت های یگانه» در پیامی به «آنتونیو گوترش»، دبیر کلِّ آنجا، یورش را قانونی دانسته و نوشته است که آماج یورش هوایی، رهبران حوثی بوده اند که گویا «مسوول سربازگیری و آموزش [نظامی] به کودکان هستند»!

یکی از تصویربرداران خبرگزاری فرانسه که صحنه ی دلخراش بمباران را دیده، گفته است که اتوبوس دبستان به توده‌ای آهن درهم پیچیده، دگردیسیده شده و نوشت ابزار بچه‌ها و تکه های بدن شان روی زمین پخش شده بود. (بنیادِ گزارش از «رادیو فردا»  ۱۹ اَمرداد ماه ۱۳۹۷)

به این ترتیب، گستاخی و تبهکاری بیمانند آن گروهمبندی اهریمنی در یورش به اتوبوس کودکان خردسال (به اندازه ی تابوت های آن کودکان نگونبخت اندکی باریک شوید!) را می توان از زبان کژدم گزیده ی نمایندگی آن خاندان پلید در آن سازمان پوشالی اینچنین بازسازی نمود:
... بعله کودک بودند؛ ولی کودکان حوضی! همین ها بزرگ می شوند؛ جنگ ابزار بدست می گیرند و به کاخ های مان یورش می آورند! ما هم چون شما که به بهانه ی پیکار با «داعش» و «طالبان» به افعانستان و جاهای دیگر، پیشگیرانه یورش می برید از این هوده برخورداریم که بچه های حوضی را پیش از بزرگ شدن و جنگ ابزار بدست گرفتن، نابود کنیم! بعله! مگر ما چه چیزمان از شما کم تر است؟! بحمدلله هم بمب داریم؛ هم بمب افکن که هر دو را از خودتان خریده ایم؛ بحمدلله ولیعهدی همه فن حریف هم داریم که خودش پشت بمب افکن می نشیند و مانند شاهین به دل دشمن یورش می برد! گیریم که گاهی هم اشتباه می کنیم و بمب های مان روی خانه های مردم، آموزشگاه، بیمارستان و حتا مژگت (مسجد) فرود می آید؛ خوب! ما که مانند شما آزمون های جنگیِ پی در پی، پشت سر نگذاشته ایم. باید کم کم یاد بگیریم و یاد می گیریم! و چه کاری بهتر از یورش پیشگیرانه؟! ترسمان هم می ریزد. چون می دانیم هنوز بچه اند و نمی توانند کون مان را به موشک ببندند. بعله! ...

ب. الف. بزرگمهر   ۲۵ اَمرداد ماه ۱۳۹۷

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!