«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۷ مرداد ۲۵, پنجشنبه

هر کسی زیر دستِ چنین لات بی سر و پایی کار کند، شایسته ی نام آدمی نیست!

«هدر نائورت»، سخنگوی وزارت امور بیرونی «یانکی» ها در نشست خبری  ۲۳ اَمرداد ماه خود، در پاسخ به پرسشی درباره ی گفته های رهبر رژیم دزدان اسلام پیشه ی ایران، پیرامون گفتگو با «یانکی» ها گفته بود:
«این گفته ها را شنیدیم؛ [متن] این گفته ها را دیدیم ... ما قرار نیست به هر چه که هر مقام حکومتی در جهان بگوید، واکنش نشان دهیم.»۱ 

بسیار خوب، ننه نائرت! سخنی است بجا و سنجیده که آدم درست و حسابی به یاوه های هر الدنگ بیکاره ای در جایی از این جهان، واکنش نشان نمی دهد؛ ولی، درباره ی سخنان رییس تان که یکی دو روز پیش، کارمند پیشین خود و یکی از همکاران پیشین شما را سگ نامید، چه می گویید؟

«وقتی به یک ناامیدِ دیوانه و گریان، بختی می‌دهی و کاری در کاخ سپید به وی می‌دهی، بگمانم تنها بجایی نمی رسید. کاری خوب از سوی ”ژنرال کلی“ برای بیرون راندن بی درنگ آن سگ»۲(تصویر پیوست)

بیگمان آگاهید که رییس شما درباره ی کسانی دیگر و از آن میان، وزیر امور بیرونی پیشین که زیر بار باهوش تر بودن وی نرفته بود نیز چنین چیزهایی از خود در کرده بود و این نکته را نیز شاید بدیده گرفته اید که فردای روزگار که می تواند همین فردا یا پس فردا باشد، همین چیزها را درباره ی آن ژنرال، خود شما یا هر کارمندِ والارتبه یا پایین رتبه ی خویش بر زبان آوَرَد. با این گواهمندی و پیشینه ی ناشایست وی، آیا با من همداستانید که هم اکنون نیز هر کسی زیر دستِ چنین لات بی سر و پایی کار کند، نه تنها شایسته ی نام آدمی نیست که شاید از سگ هم پست تر باشد؟ آیا خود را برای چنان تنگنایی آماده کرده اید؟ یا شاید شما هم مانند آن یکی به کتاب نویسی روی آورید و گوشه های دیگری از ریز و شپش زندگی آن لات بی سر و پا را بروی کاغذ آورده از راه فروش کتابی که خوانندگان آن، بیش تر مُشتی خاله زنک و زنکه آبجی های همین دُم و دستگاه خواهند بود، پولی به جیب بزنید؟ آیا جداگانگی (تفاوت) برجسته ای، چه هم اکنون و چه در آنچه انگاشته ام و هنوز پیش نیامده، میان مَنِش شما با آن ژنرال و آن دیگری و کارمند بیرون رانده شده و نیز رییس بی سر و پای تان از هستی برخوردار است؟ بگمانم نکته ای است برای اندیشیدن! می دانید چرا؟ و این را تنها برای کمک در بهتر اندیشیدن برای تان می گویم؛ زیرا آدمی هنگامیکه به شرایطی خو کند که همواره پیرامون وی از هستی برخوردار بوده و شرایط دیگری را نیز ندیده باشد یا برای دیدن و آزمون آن گام برنداشته باشد، اندیشه وی نیز همواره در همان دایره می چرخد و راهی به بیرون نمی یابد. همه تان از کوچک و بزرگ، والارتبه و دون پایه از گنداب سرمایه داری امپریالیستی سر برآورده اید و آبشخورتان نیز همانجاست. آیا می توان به هیچکدام تان امیدوار بود؟ بگمانم نه! وگرنه، برای هیچ و پوچ لات بی سر و پایی به بالاترین جایگاه دیوانسالاری در آن کشور دست نمی یافت.

با این همه، هشدار می دهم که سخت گفتار خود را بپایید! زیرا بگفته ی کارمند پیشین از همین دَم و دستگاه که شما نیز در آن کار می کنید، هزینه ی سخن گفتن۳ در آن کشور بالا رفته است.۴ 

ب. الف. بزرگمهر    ۲۵ اَمرداد ماه ۱۳۹۷

پی نوشت:

۱ ـ برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»  ۲۴ اَمرداد ماه ۱۳۹۷

۲ ـ نوشته ی لات بی سر و پای «یانکی» در «توییتر» به تاریخ ۲۳ اَمرداد ماه ۱۳۹۷ (تصویر پیوست)

۳ ـ «این اقدامِ آقای ترامپ [پوچ کردن مجوز امنیتی جان برنان، رییس پیشین «سی آی ای» برای دسترسی‌ به داده های طبقه‌بندی‌شده] بخشی از کوشش گسترده ی وی برای سرکوب آزادی گفتار و پادافره دادن به منتقدان است. این باید به شدت همه ی آمریکایی ها از آن میان، کارشناسان اطلاعاتی را نسبت به هزینه سخن گفتن نگران کند.»

واکنش رییس پیشین «سازمان سیا» به پوچ شدن مجوز امنیتی وی در دسترسی‌ به داده های طبقه‌بندی‌شده، برگرفته از گزارش «ترامپ مجوز دسترسی اطلاعاتی رئیس سابق ”سی آی ای“ را لغو کرد»، تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»  ۲۵ اَمرداد ماه ۱۳۹۷

۴ ـ این نیز بماند که گفته ی آن کارمند پیشین، چارچوبی بسته تر از آن دارد که بتوان آن را در دامنه ی گسترده تری بدیده گرفت؛ ولی در کنار فاکت های کوچک و بزرگ دیگری از آن میان، سرکوب فزاینده ی آزادی رسانه ها، گسترش خبرچینی و شنود در میان کنشگران اجتماعی و سیاسیِ پیشروی آن کشور که در واکنش های جنجالی لات بی سر و پای «یانکی» نیز هر از گاهی بازمی تابد، آن گفته نیز از برجستگی نسبی برخوردار می شود.

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!