«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۶ آذر ۲۸, سه‌شنبه

گور پدرِ آن خدا و خانه و کلیددارش، ترامپ شاشید!

در چند سال کنونی، شاید به هیچ مردمی در جهان چون مردم یمن، ستم نشده است. امپریالیست ها برهبری «یانکی» در شرایطی که در پهنه و ترازی جهانی روزبروز از نیروی شان کاسته می شود، در وامانده ترین منطقه ی جهان که به شوند هستیِ ننگینِ رژیم ضد انقلابی دزدان اسلام پیشه، ایران را نیز دربرمی گیرد، هنوز دستِ بالا را دارند و اینجا و آنجا همچنان می تازند. در میان همه ی این کشورهای وامانده که در کمابیش همگی شان، مسلمانان بیش ترین گروه مردم با باورهای هوایی (بجای آسمانی!) را دربرمی گیرند، چگونگی زیستِ مردم یمن از دیگران از هر باره، بدتر و ناگوارتر است. زیست و زندگی مردم در آنجا، بیش تر به کابوسی سهمگین می ماند که میلیون ها شهروند آن کشور باستانی را در خود فرو برده است؛ از بیماری های واگیر و بلاخیزی چون وبا گرفته تا پَر پَر زدن کودکان روی دست مادران خود و رییس جمهوری وارداتی و دست نشانده ی خداوندان زَر و زور  منطقه و جهان، گریبان مردمی را گرفته است که نخواسته و نمی خواهند سر بر آستان امپریالیست ها و شیخک ها و خرسک های مزدور خوب نمازخوان شان از آن میان، مادربخطاهای جان ننه شان، «کلیددار خانه ی خدا» بسایند که باید گفت:
گور پدرِ آن خدا و خانه و کلیددارش، «ترامپ» (بجای سگ!) شاشید!

آمارهای مردم وبا گرفته، انبوه میلیونی گرسنگان و کودکانِ در آستانه ی مرگ بویژه از چندی پیش به این سو، نشانگر بلایی سترگ است که خاستگاه آن نه در آسمان و «خواست خدا» (یا بزبان کژدم گزیده شان: «مشیت الهی»!)، آنگونه که مشتی دروغگو برای وادارنمودن مردم به فرمانبرداری، چپ و راست بر زبان می رانند که در آنسوی اقیانوس، در همین کره خاکی است. امپریالیست های «یانکی» و انگلیسی بویژه چنین می خواهند؛ نیروهایی اهریمنی که در این منطقه از جهان، هنوز دستِ بالا دارند و یکی از واپسگراترین رژیم های مزدور و کهنه کارشان: خاندان سعودی فرمانروا بر عربستان، در این خونخواهی و بزانو درآوردن جنبش توده ای مردم یمن، نقشِ بازوی خرپول ولی نه چندان کارآمدشان را بر دوش دارد. از سوی دیگر، نقش پلید رژیم دزدان اسلام پیشه ی فرمانروا بر ایران در آن کشور بخت برگشته را نمی توان و نباید نادیده یا دستِکم گرفت؛ نقشی که از سویه ی کارکرد اجتماعی آن، بارها و بارها از ریختن بمب و گرفتن گلوی مردم یمن از سوی رژیم سعودی و دیگر رژیم های خرسک نشین شاخاب پارس، نشانه گذارتر بوده و زمینه ی کژدیسگی جنبش اجتماعی دربرگیرنده ی یمن به جنبشی مذهبی را فراهم نموده است؛ نقشی که خواه ناخواه، آگاهانه یا از سرِ ناآگاهی در سمت و سوی سیاست کشورهای امپریالیستی و اسراییل در منطقه و باریک تر که نگریسته شود، رونویسیِ دستکاری شده از همان بلایی است که با «خودی» و «ناخودی» نمودن آدمیان بر بنیادِ «شیعه باوری» و «اسلام باوری» در پیِ انقلاب شکوهمند بهمن ۱۳۵۷به سر توده های مردم انقلابی ایران آورده، زمینه های خونریزی و آدمکشی نیروهای میهن پرست و انقلابی و در پی، بازگشت ضدانقلاب اقتصادی ـ اجتماعی در کالبدِ «بورژوازی وابسته» (کُمپرادور) از یکسو و نولیبرال های اسلام پیشه از سوی دیگر را فراهم نمودند. ناگفته نگذارم که چنان روند نابکارانه بر بنیادِ «شیعه باوری» همراه با سایر شاخه هایی چون «طالبان»، «القاعده»، «حماس» و ... از «بنیادگرایی نژادپرستانه ی ی یهودی» نامور به «سیونیسم» ریشه گرفته و در کشورهای وامانده ی منطقه گسترش یافته اند؛ فرآیندی بس زیانبار و کمابیش همه جا مرگبار برای مردم منطقه و بسود کلان سرمایه داران جهان و نوکران منطقه ای شان که پیامدهای ناگوار و خونبار آن، هم اکنون، روشن تر از روز، دیدگان مردم منطقه و جهان را می آزارد. زیست کنونی مردم یمن، ناگوارترین نمونه از این همه است.

از دید من، باید بی هیچ هارت و پورتی که سود آن، تنها و تنها به جیب کشورهای امپریالیستی، «اسراییلِ نادان یابو» و سایر مزدوران منطقه ای خواهد رفت، همه سویه و از هر راه شدنی به یاری جنبش مردم یمن که تنها دربرگیرنده ی «حوضی» های دلبندِ تبهکاران و مزدورانی چون «آقا بیشعور نظام» نیست، شتافت و نگذاشت تا بزانو درآیند. باید به آن «سازمان نامور به ملت های یگانه» و سوسمارِ گماشته در بالای سرِ آن همه گونه فشار آورد تا راه کمک های خوراکی و دارویی باز شود.

از دید من، نباید از تبلیغات پردامنه ی امپریالیستی ـ سیونیستی در زمینه ی کمک نظامی به یمن هراسید و از هوده ی مردم یمن در پاسخ نظامی درخور به بمباران های پی در پی مردم بیگناه آن کشور از سوی آن رژیم های ددمنش و پشتیبانان امپریالیستِ بی شرم و آبروی شان که هم اکنون به «ریختنِ اشک تمساح» برای مردم آنجا روی آورده و همزمان به عربستان و دیگر شیخک های پفیوز جنگ ابزار می فروشند، پشتیبانی همه سویه نمود.

از دید من، باید در برابر نیرنگبازی خودی و ناخودی کردن جنبش مردم یمن و دگردیسیدن باز هم بیش تر آن به جنبش کوته بینانه ای بر بنیاد کیش و آیین ایستاد و همه ی مزدورانی که به چنین نابکاری هایی دست می یازند را رسوا نمود. باید این نکته را بدیده گرفت که چنین نابکاری بزرگی، دادخواهی یکپارچه ی توده های مردم یمن که از آن میان، خواستار رییس جمهوری از آن خودند را نشانه گرفته و شکست فرجامینِ آن جنبش و سرشکستگی مردم آن سرزمین را در پی خواهد داشت.

ب. الف. بزرگمهر    ۲۸ آذر ماه ۱۳۹۶

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!