«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ دی ۱۶, شنبه

هماهنگی باریک عربگرایی با روند زدایش نشانه های فرهنگ باستانی پهنه ی آریانا

برنام گزارشی در «چوب دو سر گُه» است که چشمم را می گیرد: «الحاق ناو ابومهدی المهندس و شناورهای موشک‌انداز نیروی دریایی سپاه» (۱۶ دی ماه ۱۴۰۲)؛ گونه ای عربگرایی یا بهتر است بگویم: عربزدگی در گفتار و کردار که هماهنگی باریکی با سیاست ضدانقلابی زدایش نشانه های فرهنگ باستانی پهنه ی آریانا از سوی رژیم پوشالی سزاوار سرنگونی اسلام پیشگان همچنان فرمانروا بر ایران و جریان گمان برانگیز «طالبان» را دربر دارد؛ با خود می اندیشم:
شاید دور نباشد زمانی که برای نمونه با چنین برنامی در رسانه های رویهمرفته یاوه گو روبرو شویم:
امروز (یا شاید دیروز؟!) ناوهای «ابومهدی المهندس» و «حاج قاسم» از شدّت علاقه با یکدیگر برخورد نموده با هم به قعر بحر عربی رهسپار شدند!*

ب. الف. بزرگمهر   ۱۶ دی ماه ۱۴۰۲

* پوزشم را از کاربرد بیش از اندازه ی زبان تازیان بپذیرید؛ چاره ای نبود. «بحر عربی» نیز همانا «شاخاب پارس» کنونی است که با واگذاری آن سه آبخست به شیخک ها و خرسک های عرب در آینده از بیخ عرب خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!