«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ دی ۲۶, سه‌شنبه

مشتی لات بی همه چیز بیکاره با داوهایی کون خر پاره کن ...

مشتی لات بی همه چیز بیکاره با داوهایی کون خر پاره کن که زورشان تنها به توده های مردم نگونبخت ایران دزدزده می رسد و دیواری کوتاه تر از کردستان نیز نمی یابند؛ مُشتی ناکس و نابکار که چپ و راست در سوریه از «عزراییل» کتک نوش جان می کنند و خونخواهی آن را با توپ و تفنگ از مردم دلاور کردستان می گیرند؛ سردارانی گریخته از پیشانی های جنگ با «صددام» یا چون آنکه در میان نشسته، جنگ ندیده که شاخاب پارس را روز و شب برای ناوها و کشتی های «یانکی» ها و همدستانش آب و جارو می کنند و برای مشتی مزدور و سرکوبگر گیج و گول تر از خود، «منم منم بزبزه ها» نمایش می دهند. از هر راهِ شایست و ناشایست پول پارو می کنند و در بانک های باخترزمین که بخوبی با منش فرومایه ی این ناکسان آشنایند، می انبایند.

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!

ب. الف. بزرگمهر   ۲۶ دی ماه ۱۴۰۲

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!