«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ آذر ۲۵, سه‌شنبه

ﺯﯾﺮ ﺭﮔﺒﺎﺭ ﺑﯽ ﺍﻣﺎﻥ ﺳﺘﻢ ...

ﻣﯽ ﺩﻭﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻡ ﺑﺮﺳﻢ
ﺍﯾﻦ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﭼﻘﺪﺭ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺳﺖ

ﺧﺸﺖ ﺧﺸﺘﺶ ﺯ ﺩﺍﻍ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ
ﺳﺮﮔﺬﺷﺘﺶ ﺣﺪﯾﺚ ﻭﯾﺮﺍﻧﯽ ﺳﺖ

ﻣﯽ ﺩﻭﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻡ ﺑﺮﺳﻢ
ﺗﺎ ﮐﻪ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﮐﻨﻢ ﭼﺮﺍﻏﻢ ﺭﺍ

ﻧﻨﮓ ﻭ ﻧﻔﺮﯾﻦ ﺑﻪ ﺷﯿﺦ ﻭ ﺯﺍﻫﺪ ﺷﻬﺮ
ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﺗﺶ ﮐﺸﯿﺪ ﺑﺎﻏﻢ ﺭﺍ

ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺯ ﻋﺸﻖ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ 
ﺍﺯ ﺑﻬﺎﺭ ﻭ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﻭ ﺷﺎﺩﯼ

ﺯﯾﺮ ﺭﮔﺒﺎﺭ ﺑﯽ ﺍﻣﺎﻥ ﺳﺘﻢ
ﺳﺮ ﺩﻫﻢ ﺑﺎﻧﮓ، ﺑﺎﻧﮓ ﺁﺯﺍﺩﯼ

علی ﺻﺒﻮﺭﯼ

برگرفته از «تلگرام»  ۲۵ آذر ماه ۱۳۹۹

برنام را از متن برگزیده ام.  ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!