«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ آذر ۲۴, دوشنبه

چون در خلوت، در بسته شود ...

غلامباره ای، غلامی را به خانه برد. غلام تن به آرزوی او در نداد و در بیرون آمدن به گریبان او چسبید كه اجرت من بده و ستیز برخاست. در این اثنا، كسی از آنجا بگذشت. ماجرا بدو بیان نمودند و او را حُكم كردن خواستند.

او گفت:
پدرم از جَدَّم و جَدَّم از مزنی و او از شافعی روایت كرد كه چون در خلوت، در بسته شود و پرده فروهشته، مِهر واجب گردد؛ پس تو را نیز بهای لواط شمردن لازم آید.

غلامباره دو دِرهَم به غلام داد و به حَكَم گفت:
وااللهِ جز تو قَوّادی (جاکشی) كه به مذهب شافعی و با سندِ متصل قیادت (جاکشی) كند، ندیده ام.

جاودانه عُبید زاکانی

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!